هدف از انجام این پژوهش، بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج است. این پژوهش به روش پیمایشی و از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر زمان، مقطعی انجام گرفته است. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه معلمان متوسطه شهر یاسوج اعم از زن و مرد که تعدادشان ۹۲۳ نفر بوده است و شامل ۴۸۱ مرد و ۴۴۲ زن است با بهره گرفتن از نمونه گیری طبقه بندی متناسب با حجم انتخاب شده اند. پس از جمع آوری اطلاعات در قالب پرسشنامه، داده ها به کمک نرم افزار SPSS در قالب جداول توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. براساس یافته های تحقیق نشان داده شده که بین متغیرهای مستقل(احساس محرومیت نسبی، احساس عدالت اجتماعی، احساس بیگانگی اجتماعی) و متغیرهای زمینه ای(سابقه کاری، رشته تحصیلی) و بی رمقی اجتماعی معلمان رابطه معناداری وجود دارد و در حالی که بین متغبرهای (پایگاه اقتصادی،اجتماعی،سن، جنس) با بی رمقی اجتماعی آنان رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج حاصل از رگرسیون نشان میدهد که قویترین رابطه(همبستگی)، مربوط به متغیربیگانگی اجتماعی و بعد از آن محرومیت عاطفی بوده و در رده های بعد سابقه خدمت، رشته تحصیلی معلمان و. قرار گرفتهاند. و متغیرهای وارد شده در تحلیل رگرسیون، توانسته اند ۴۱ درصد از تغییرات متغیر وابسته یعنی بیرمقی اجتماعی را تبیین کنند. کلید واژه ها: احساس محرومیت نسبی، بیرمقی اجتماعی، احساس عدالت اجتماعی، احساس بیگانگی اجتماعی، معلمان شهر یاسوج. فهرست مطالب عنوان صفحه فصل اول: کلیات تحقیق ۱ـ۱ـ مقدمه. ۲ ۱ـ۲ـ بیان مسئله. ۳ ۱ـ۳ـ اهمیت و ضرورت. ۷ ۱ـ۴ـ اهداف. ۸ ۱ـ۵ـ سؤالات تحقیق ۸ فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق ۲ـ۱ـ مرور برادبیات تحقیق ۱۱ ۲ـ۲ـ پیشینه تحقیق ۱۱ ۲-۲-۱- تحقیقات خارجی ۱۱ ۲-۲-۲- تحقیقات داخلی ۱۳ ۲ـ۲ـ۳ـ جمع بندی پایه های تجربی ۱۶ ۲ـ۳ـ بی تفاوتی ۱۷ ۲ـ۳ـ۱ـ تاریخچه. ۱۸ ۲ـ۳ـ۲ـ بی تفاوتی در اصطلاحات مذهبی و رایج ۱۹ ۲ـ۴ـ نظریه های پژوهش. ۱۹ ۲ـ۵ـ دیدگاه روانشناختی در مورد بی رمقی ۲۰ مسلش و لیتر. ۲۲ ۲ـ۶ـ دیدگاه جامعه شناختی در مورد بی رمقی ۲۳ ۲ـ۷ـ نظریات و اندیشمندان علوم اجتماعی ۲۴ ۲ـ۸ـ نظریه های محرومیت نسبی ۳۷ ۲ـ۹ـ عدالت از دیدگاه فمینیسم ها ودیگر نظریه پردازان. ۳۸ ۲ـ۱۰ـ نظریات و اندیشمندان روانشناسان اجتماعی ۴۳ ۲ـ۱۱ـ نظریه برابری ۴۹ ۲ـ۱۲ـ نظریه عدالت سازمانی ۴۹ ۲ـ۱۳ـ نظریه محرومیت نسبی ۵۱ ۲ـ۱۴ـ الگوی علیت اجتماعی ۵۴ ۲ـ۱۶ـ نظریه یادگیری اجتماعی ۵۵ فصل سوم:روش تحقیق ۳ـ۱ـ مقدمه. ۶۵ ۳ـ۲ـ روش تحقیق ۶۵ ۳ـ۴ـ حجم نمونه. ۶۶ ۳ـ۵ـ روش نمونه گیری ۶۶ ۳ـ۶ـ واحد تحلیل ۶۷ ۳ـ۷ـ اعتبار پژوهش. ۶۷ ۳ـ ۸ ـ پایایی پژوهش. ۶۷ ۳ـ۹ـ تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها ۶۹ ۳ـ۹ـ۱ـ متغیر وابسته پژوهش بی تفاوتی اجتماعی ۶۹ ۳ـ۹ـ۲ـ بیگانگی اجتماعی ۷۰ ۳ـ۹ـ۳ـ محرومیت نسبی ۷۳ ۳ـ۹ـ۴ـ تحصیلات. ۷۵ ۳ـ۹ـ۵ـ پایگاه اقتصادی/ اجتماعی ۷۵ ۳ـ۹ـ۶ـ عدالت اجتماعی ۷۵ ۳ـ۱۰ـ روش تجزیه و تحلیل اطلاعات. ۷۷ فصل چهارم: یافته های تحقیق ۴ـ۱ـ مقدمه. ۸۰ ۴ـ۲ـ آمار توصیفی ۸۱ جدول: ۴-۱- توزیع فراوانی پاسخگویان با توجه به متغیرهای زمینه ای ۸۱ ۴ـ۲ـ۱ـ آمارهای متغیر توصیفی و مستقل ۸۳ ۴ـ۳ـآمار استنباطی ۸۶ فصل پنجم: جمع بندی و نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات ۵ـ۱ـ مقدمه. ۹۷ ۵ـ۲ـ بحث پیرامون ویژگی های فردی آزمودنیها ۹۷ ۵ـ۳ـ بحث پیرامون امار استباطی تحقیق ۹۹ ۵ـ۴ـ پیشنهادهای پژوهشی ۱۰۷ ۵ـ۵ـ پیشنهادهای اجرایی ۱۰۷ ۵-۶- محدودیت ها و تنگناهای تحقیق ۱۱۰ منابع و مأخذ۱۱۲ ضمائم و پرسشنامه .۱۲۰ مقدمه در میان نهادها و ساختارهای اجتماعی، نهاد آموزش و پرورش، اولویت و اهمیت بیشتری دارد و در درون این نهاد، اولویت اول باید به معلمان تعلق بگیرد.چون کارگزاران اصلی تعلیم و تربیت معلمان هستند و تحقق اهداف متعالی نظام تعلیم و تربیت با واسطه معلمان صورت می گیرد(مهر محمدی، ۱۳۷۹؛ نقل از آرام، ۱۳۹۰: ۷۸).آموزش و پرورش در درجه اول مهارت ها و نگرش های لازم را برای رشد و توسعه موجب می شود و در درجه دوم قابلیتهای لازم را برای سازگاری و انعطاف در برابری رویکردهای جدید و درگیر شدن با تغییرات تکنولوژی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی فراهم سازد. امروزه در بین جامعه شناسان و صاحب نظران مباحث توسعه، کمتر کسی است که به اهمیت نقش معلمان و آموزش و پرورش نپرداخته باشد.اغلب صاحب نظران و متفکران مسائل تربیتی و آموزش بر این نظرند که معلمان، بزرگ ترین و مهم ترین عامل مؤثر در جریان تعلیم و تربیت هستند بنابراین بیهوده نیست که گفته شود شالوده و اساس یک سیستم آموزشی موفق را معلمان تشکیل می دهند. اولین قدم در جهت رسیدن به کادر آموزشی موفق، درک عواملی است که بر کیفیت فعالیت معلمان مؤثر است. یکی از این عوامل رضایت شغلی است. کسانی که رضایت داشته باشند، کار خود را بهتر انجام می دهند. در مشاغلی مانند شغل معلمی که فرد شاغل ارتباط تنگاتنگی با گیرندگان خدمت دارند، فشارهای زیادی به شخص ارائه کننده خدمت وارد میشود و از این رو شخص دچار تحلیل رفتگی شغلی(بی رمقی) مینماید. در این مطالعه برآنیم تا عوامل اجتماعی مؤثر بر بی رمقی احتماعی معلمان شهر یاسوج را مورد واکاوی قرار دهیم. ۱ـ۲ـ بیان مسئله بررسی و سنجش میزان و منشأ و پدیداری آسیب شناختی جامعه، و وقوف علمی نسبت به میزان گستره و علل آنها، از مسائل با اهمیت جامعه شناسان در یک قرن اخیر بوده است؛ این قاعده عام، در مورد کشور ایران که مصداق بارزی از یک جامعه در حال عبور از مظاهر سنت به اشکال مدرن است، و در این گذر تاریخی با حوادث و مسائل گوناگون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی روبرو بوده و هست، مشهودتر به نظر می رسد. برخی از محققان ایرانی معتقدند جوامع موسوم به “جهان سوم”، نظیر ایران در شرایط آنومیک، به صورت حاد یا مزمن به سر میبرند و به تعبیر امیل دورکیم، این وضعیت آنومیک اغلب در فرایند گذار شتابان از جامعه پیش مدرن به مدرن و در نتیجه جریانهای نوسازی پدید میآید؛ وضعیت پیچیدهای که با بیهنجاری یا ضعف هنجاری و تعارض همراه است.(صداقتی فر، ۱۳۹۰: ۶) بیرمقی نوعی از خود بیگانگی است که ناشی از عوامل استرس آفرینی است که خود این عوامل ریشه در ساختارهای اجتماعی جامعه و ساختارهای سازمانی مدرسه دارندو به همین دلیل، جامعه شناسان برای کاهش احساس بیرمقی، به تغییرات ساختاری و سازمانی توجه دارند(دورکین،۱۹۹۷؛ نقل از شارع پور، ۱۳۸۶). مسلش تحلیلرفتگی(بی رمقی) را دارای سه بعد فرسودگی[۱]، بی تفاوتی[۲](یا بیشخصیتی) و احساس عدم کارایی[۳] میداند. فرسودگی، احساس خستگی و درماندگی شدید در اثر کار زیاد میباشد، بی تفاوتی نگرش سرد و منفعلانه به کار است، به طوری که فرد علاقه خود را نسبت به کار از دست داده و روز به روز کار برای او بیمعنا میگردد. در عدم کارایی فرد احساس می کند که شایستگی لازم برای انجام کارهایش را نداشته و نمی تواند کارهای خود را در سازمان به درستی به اتمام برساند(اسچوفل و باکر، ۲۰۰۴). فشار روانی شدید ناشی از ماهیت، نوع و یا وضعیت نامناسب کار، به پیدایش حالتی در کارکنان منجر میشود که تحلیل رفتگی یا بی رمقی نامیده شده است. فرویدنبرگ(۱۳۸۰) اعتقاد دارد که تحلیل رفتگی و بی رمقی، کاهش یافتن انرژی است. تحلیل رفتگی، وازدگی و درماندگی در برابر تقاضایی بیش از حدی است که هم فرد ممکن است بر خود اعمال کند و هم از بیرون می تواند بر فرد اعمال شده باشد که در نتیجه انرژی فرد و سازکارهای تطابق و منابع و نیروی داخلی او را تخلیه می کند.این پدیده یک حالت احساسی است که با ازدیاد فشار به فرد دست می دهد و سرانجام انگیزه، نگرش و رفتارش را تحت تاثیر قرار می دهد(کهندل ودیگران، ۱۳۸۹: ۶۱-۷۸).فجین و همکارانش(۱۹۹۱)، به این نتیجه رسیدند که سه عامل مربوط به شرایط شغلی که بیشتر بر تحلیل رفتگی(بی رمقی) معلمان تأثیر میگذارد، عبارت است از حقوق کم، محدودیتهای بوروکراتیک و محدودیتهای نقش).فجین[۴]، ۱۹۹۱: ۶۹- ۷۷). طبق نظر صاحب نظران جامعه شناسی، ما در این تحقیق و پژوهش«بی رمقی اجتماعی» را معادل«بی تفاوتی اجتماعی» فرض میکنیم. پدیدهای مانند بی تفاوتی اجتماعی، بیانگر بی احساسی، بدبینی، بی میلی و به عبارت بهتر نوعی افسردگی اجتماعی[۵] است. از این در منظری آسیب شناختی، بی تفاوتی در جامعه نوعی بیماری اجتماعی شناخته میشود همانگونه که در نقطه مقابل آن، هرگونه اعتنای اجتماعی و نوع دوستی در حیات فردی و اجتماعی، نشانه پویایی و سلامت اجتماعی[۶]است (صداقتی فرد، محسن تبریزی،۱۳۹۰: ۲). به عنوان یکی از پدیدههای اجتماعی عنوان میشود که در فرهنگ اکثر کشورهای دنیا در قالب یک مسأله اجتماعی شناخته شده و عمومیت پیدا کرده است. کناره گیری افراد و بی توجهی آنها نسبت به محیط اطراف، دلسردی و بیگانگی نسبت به مسایل اجتماعی از موضوعاتی هستند که در محافل اجتماعی و سیاسی مورد توجه بسیاری از اندیشمندان اجتماعی بوده به طوری که بی توجهی نسبت به این موارد بسترسازی بی تفاوتی و نهایتاً احساس پوچی[۷] در بین افراد جامعه به حساب آمده است(روزنبرگ، ۱۹۵۵: ۳۴۹). بی تفاوتی و یا بیتوجهی انسانها به اجتماع پیرامون، با مسئولیت ناشناسی اجتماعی که ایجاد می کند، به نوعی می تواند باعث پدیدار شدن رفتار و کردار ضد اجتماعی در افراد جامعه شود. حالتی که علاوه بر بی اعتمادی و بی تعادلیهای اجتماعی و حتی فردی، رقابتهای ناعادلانه ایجاد می کند و به بیگانگی فرهنگی و پایمال شدن ارزشهای اجتماعی میانجامد. گوشهگیری و احساس جدا شدن از کلیه جریانها و رخدادهای زندگی، وجهی از بیگانگی است که در آن انسان در فضایی کاملاً جدا از همه چیز، در جهان درونی غرق، و بدون توجه به دیگران حیات میگذراند(صداقتی فرد، ۱۳۹۰: ۲۱). رابرت مرتن “بیتفاوتی” را معادل با کناره گیری افراد دانسته و آن را به این صورت تعریف میکند که: بی تفاوتی یعنی نفی هر دو طرف طیف(اهداف و شیوه های نهایی شده) توسط افراد جامعه، زمانی که همه اهداف و هم شیوه های نهادی شده در جامعه مورد قبول افراد جامعه نباشد در این صورت بی تفاوتی رخ می دهد(مرتن، ۱۹۶۸: ۲۴۳). آبرل[۸] و همکارانش معتقدند در هر جامعه ای شرایط بنیادین وجود دارد که در صورت عدم وجود آنها، جامعه به جای نخواهد ماند؛ یکی از مهمترین این عوامل، این است که جمعیت یک جامعه، بیتفاوت شود و این برای آن جامعه تهدیدی جدی به شمار میرود تا آن جا که همه ساختارهای جامعه را تحت تأثیر قرار خواهد داد برخی از بخشهای جامعه همیشه در برخی موارد، ممکن است چنان بیتفاوت گردد که اجزای گوناگون سازنده جامعه، از عملکرد بیفتد و سرانجام، تمام جامعه فرو ریزد(ریتزر، ۱۳۷۴: ۱۲۸ـ۱۲۷). از این رو، دلسردی و بی اعتنایی افراد و گروه های مختلف اجتماعی تحت تأثیر بیگانگی باعث ایجاد شکنندگی در ساختار اجتماعی شده و اعضای شبکه اجتماعی نسبت به فرایندهای اجتماعی بدبین و دچار بیماری ناامیدی نسبت به آینده و انزوای اجتماعی به دور از هرگونه ارتباط اجتماعی میشوند لذا فردی که نسبت به جامعه به طور عام و نظام اجتماعی ـ سیاسی به طور خاص احساس خصومت می کند، احتمال دارد که از همه انواع مشارکت کناره گیری کرده و به صف افرادی که کاملاً بی تفاوت هستند بپیوندد (راش، ۱۳۸۱: ۱۲۹). بی علاقه بودن انسان به مسائل اجتماعی و سیاسی در قالب “درگیری روان شناختی” از بی طرفی و بی تفاوتی آنها در رابطه با مسائل عمومی به شکل یک درگیری اجتماعی از جمله مباحث مهمی به شمار میآید که در تحلیلهای سیاسی و اجتماعی(در جوامع غربی و در کشورهای در حال توسعه) مورد توجهمیباشد اهمیت بی تفاوتی اجتماعی در جامعه به حدی در بین نظریهپردازان دیدگاه های مختلف نظری نمود پیدا کرده است که سیدنی وربا و سایر اندیشمندان این حوزه از علم چنین استدلال کرده اند که شکل گیری اجتماع و فرایندهای داده و ستانده در ارتباط با آن در گرو وجود افرادی است که به عنوان عاملین اجتماع شناخته شده اند. به عبارتی این افراد با حضور در محافل اجتماعی و ابراز علاقه، انگیزه لازم را جهت توجه نمودن به مسائل مختلف اجتماعی داشته در واقع به عنوان عاملین اجتماع ظاهر شوند. همچنین مترادف با این اندیشه، آنها خاطرنشان کرده اند که در داخل همین اجتماع شبکهای، بخشی از افراد جامعه نیز هستند که نسبت به افراد جامعه و مسائل پیرامون آن کمتر اظهارعلاقه می کنند و با کنارهگیری از مشارکت در مسائل عمومی، به شکل منزوی ظاهر شده و به حکم افرادی درجامعه انسانی به حیات خود تداوم می بخشند که با عنوان بی تفاوت شناخته می شوند (چن و زانگ[۹]، ۱۹۹۹: ۲۸۲- ۲۸۳). با توجه به اینکه خودم با معلمان برخورد داشتم دو سال به شغل شریف معلمی در مدارس مشغول بودم این مشکل را درمعلمان احساس کردم ودر صدد رفیع این مشکل برآمدم، معلمان احساس می کنند تأثیری بر وقایع و تصمیم گیریهای سازمان آموزش پرورش ندارند و سازمان نسبت به اوضاع اقتصادی/اجتماعی آنها بی توجه است؛ این شرایط باعث بی انگیزگی و احساس عدم تأثیرگذاری و عدم کارایی آنها شده است. و کمتر در فعالیتهای اجتماعی/سیاسی شرکت می کنند، همکاری نکردن سازمان آموزش و پرورش و اولیای دانش آموزان با معلمان برای پیشرفت علمی دانش اموزان باعث بی تفاوتی و بی رمقی و بی انگیزگی آنها می شود و معلمان کمتر به پیشرفت علمی دانش آموزان توجه می کنند که در آینده عرصه علمی کشور با مشکل روبرو خواهد شد. توجه کردن و بها دادن سازمان آموزش و پرورش و همکاری اولیاء دانش آموزان با معلمان موجب اعتماد به نفس معلمان خواهد شد و زمینه پیشرفت علمی دانش آموزان را فراهم خواهند آورد. طبق آنچه که ذکر شد و با توجه به اینکه بخشی از جمعیت شهری یاسوج را گروه معلمان تشکیل میدهد، و از آنجا که احساس بی رمقی اجتماعی و بیتفاوتی اجتماعی در افراد و معلمان میتواند پیامدهای مختلف فردی، اجتماعی، روانی و . داشته باشد، بنابراین لازم است میزان و ابعاد بی رمقی اجتماعی و بی تفاوتی، و همچنین عوامل اجتماعی مرتبط با آن به عنوان یک مسئله و معضل اجتماعی/فرهنگی، بررسی و پیگیری شود.در واقع مساله اصلی اینست که آیا بین عوامل اجتماعی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟ ۱ـ۳ـ اهمیت و ضرورت از آنجا که قشر معلمان در معرض آسیب و چالشهای اجتماعی قرار دارد لذا پرداختن به این مسئله از ابعاد اجتماعی، روانشناختی، فرهنگی، اقتصادی و . ضروری به نظر میرسد. و توجه نکردن به این قشر از جامعه موجب آسیبهای جدی به جامعه میشود و باعث کندی و پیشرفت در عرصههای علمی، توجه نکردن دانش آموزان به علم و ارزش های جامعه خواهد شد. پیامدهای بی رمقی و بی تفاوتی اجتماعی معلمان فقط به سطح روانشناختی و ابعاد فردی محدود نمی شود بلکه در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع نیز اختلال ایجاد می کند. پس بنابراین تشخیص میزان بی تفاوتی اجتماعی در بین افراد در یک جامعه اعم از دیگر شرایط تسهیل کننده آن جامعه موجب آسیبهای جدی به جامعه می شود و باعث کندی و عدم پیشرفت در عرصههای علمی، توجه نکردن دانش آموزان به علم و ارزشهای جامعه خواهد شد. محیط مدرسه و غیر مدرسه می تواند در توسعه اجتماعی و سیاسی نقش مهمی ایفا نمایید و نتایج بدست آمده بیانگر این است که بدون توجه به انگیزه، علایق و گرایش اعضای یک شبکه اجتماعی در رابطه با مسائل خاص و نظرخواهی از آنها نم مطلب دیگری از سایت : پایان نامه نوآوری محصول:مزایای مدیریت دانش یتوان انتظار بهبود اجتماعی را در روند اجتماعی داشت. اهمیت موضوع حاضر به اندازه ای است که: الف) بدون توجه به میزان بی تفاوتی و بی رمقی و نوع آن، توسعه اجتماعی در جامعه دچار نقصان خواهد بود. ب) مورد توجه قراردادن افراد بی تفاوت، زمینه را برای تقویت روحیه اثربخشی در افراد و توانایی آنها برای تفکر در مورد مسائل اجتماعی و نظرخواهی در مورد آن را به وجود می آورد. پ) بی تفاوت بودن افراد نسبت به محیطی که در آن زندگی می کنند، باعث دلسردی و بی اعتنایی نست به کمیت و کیفیت آن به لحاظ مدیریتی، ارتباطی و . می شود. ج) بی تفاوتی اجتماعی باعث بدبینی، بی اعتمادی و بیگانگی، احساس بیمعنایی، بی قدرتی، بی هنجاری و . میشود. موارد اشاره شده در بالا، و مطالعه بر روی موضوع مربوطه را جلوه گر ساخته و محقق و محققان را ملزم میگرداند تا فرایند اجتماعی شدن افراد را در رابطه با مبحث اجتماعی/سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مورد تفحص و شناسایی مسائل مربوطه با مباحث فوق زمینه مساعد برای حضور و رفع و کناره گیری مدنی افراد جامعه را فراهم آورد. ۱ـ۴ـ اهداف اهداف اصلی ۱ـ بررسی بی رمقی اجتماعی در بین معلمان متوسطه شهر یاسوج. ۲ـ بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر بی رمقی اجتماعی در بین معلمان متوسطه شهر یاسوج. اهداف فرعی تحقیق -بررسی رابطه میزان احساس محرومیت نسبی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج. ـ بررسی رابطه میزان بیرمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج براساس پایگاه اجتماعی/ اقتصادی. -بررسی رابطه میزان احساس بیگانگی اجتماعی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج. – بررسی رابطه میزان احساس عدالت اجتماعی وبی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج. ـ بررسی رابطه میزان بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهریاسوج براساس جنسیت. ـ بررسی رابطه میزان بیرمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج براساس میزان تحصیلات. ـ بررسی رابطه میزان بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج براساس سن. ـ بررسی رابطه میزان بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج براساس تأهل(متأهل/ مجرد). ـ بررسی رابطه میزانبی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج براساس سابقه خدمت. ـ بررسی رابطه میزان بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج براساس رشته تحصیلی. ۱ـ۵ـ سؤالات تحقیق سؤالات اصلی آیا بین عوامل اجتماعی و بیرمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟ سؤالات فرعی -آیا بین احساس محرومیت نسبی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟ ـ آیا بین پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟ -آیا بین احساس بیگانگی اجتماعی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟ -آیا بین احساس عدالت اجتماعی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟ ـ آیا بین جنس و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج تفاوت وجود دارد؟ ـ آیا بین میزان تحصیلات و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟
پایان نامه برای دریافت مدرک کارشناسی ارشد گروه جامعه شناسی بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر بی رمقی معلمان متوسطه شهر یاسوج شهریورماه ۱۳۹۴ ...