خلاقیت : مدل تورستن
مدل تورستن
تورستن خلاقیت را شامل چهار عنصر اصلی می داند:
۱ـ سیاسی: به این معنا که یک فرد چقدر می تواند به سرعت تعداد زیادی ایده یا پاسخ ایجاد کند. یعنی تا چه اندازه از قدرت تولید ایده ها و جواب های فراوان دارا می باشد. میزان سرعت پرداختن به انبوهی از راه حل حل مسئله و انتخاب راه حلی مبتکرانه از بین آنها می باشد. معمولا از پرداختن به کارهای جدید لذت می برند و خواستار روبه رو شدن با مسائل پیچیده می باشند و از کسب تجارب جدید استقبال می کنند( خادم حسینی، ۱۳۸۶).
۲ـ انعطاف: به این معنا که فرد چقدر می تواند چارچوب های قبلی را کنار گذاشته و چارچوب های جدید را پذیرفته و و ایده ها و روش های متنوع ایجاد کند. توانایی لازم برای تغییر جهت فکری یا توانای تولید ایده های متنوع می باشد. توانایی به کاربردن مطالب جدید در امور مشگل، استقبال از انجام آزمایشات و اکتشافات علمی و توانایی مدیریت بحران های غیرمنتظره و ناگهانی را دارا هستند.
۳ـ ابتکار: به این معنا که چقدر فرد توانایی تولید ایده یا محصول نو و بدیع را دارد. توانایی تولید ایده یا محصول نو و بدیع: یعنی پاسخ های فرد قبلا دیده نشده باشد و جدید و نو باشد. در هنگام حل یک مسئله از راه حل هایی نو و جدید استقبال می کنندو از ساختن چیزهای جدید لذت می برند.
۴ـ بسط با جزئیات: به این معنا که چقدر فرد توانایی توجه کامل به جزئیات مربوط به یک ایده را دارد به عبارتی افراد خلاق تر به جزئیات یک ایده توجه بیشتری نشان می دهند. توانایی توجه به جزئیات وابسته به یک ایده، یعنی افراد خلاق به جزئیات یک ایده توجه بیشتری نشان می دهند. از پرداختن به جزئیات مسائل استقبال می کنند واز پیچیدگی کار لذت می برند( پیرخالقی، ۱۳۸۴).
۲ـ۳ـ۵ـ۴ـ مدل رندسیپ
رندسیپ خلاقیت، را قدرت و نوانایی ایجاد وخلق مفاهیم جدید با به کارگیری آن در شکل جدید از طریق مهارت های ذهنی تعریف کرده است(هویدا و همکاران،۱۳۹۰: ۱۳۰). توانایی تلفیق ایده ها به شیوه های منحصر به فرد، برای برقراری ارتباط غیرمعمول بین ایده های مختلف عنوان کرده اند. رندسیپ خلاقیت را به طور کلی و به عنوان تک عامل در نظر می گیرد، و آن را به صورت نموداری از (خیلی خلاق، خلاقیت بالای متوسط، خلاقیت متوسط، کمتر از متوسط تا غیرخلاق) دسته بندی می کند(شیخ مونسی و همکاران، ۱۳۸). ایوانسویچ و ماتسون در کتاب مدیریت و رفتار سازمانی در فصل « تصمیم گیری» پرسشنامه و مدل خلاقیت رندسیپ را به عنوان ابزاری کامل برای سنجش خلاقیت عنوان کرده اند( ایوانسویچ و ملتسون[۱]، ۱۹۷۹)، همچنین قابلیت کاربرد و عملیاتی بودن و منسجم بودن و عدم پراکندگی به عنوان مدلمورد نظر برای خلاقیت در این پژوهش در نظر گرفته شده است.