تعریف خلاقیت
خلاقیت فرآیندی که در بر گیرنده تفکر و واکنش است، و انسان با تجارب گذشته اش ارتباط برقرار می کند، به محرک ها(اشیاء، نشانه ها،مفاهیم،افراد،موقعیت ها)و معمولاً دست کم یک مجموعه منحسر به فرد واکنش نشان می دهد.
«آفریدن-به وجود آوردن»
«بیان عقاید اصیل ،بخش ذاتی بشر»
«توانایی ساختن آن چیزی که تصور می کنیم وجود دارد»
«جرئت متفاوت بودن داشتن»
«توانایی یا قدرت ذهنی یا بدنی برای ساختن یا باز سازی واقعیت به نحوه ی منحصر به فرد»
« انگیزه برای یادگیری، و به فعلت در آوردن توانایی ها»( فتحی زاده، پاک طینت و شهبا، ۱۳۹۰).
۲-۳-۴- ضرورت و اهمیت خلاقیت
الف: نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری از جنبه فردی
۱ـ خلاقیت و نوآوری عامل رشد و شکوفایی استعداد ها و سوق دهنده به سوی خود شکوفایی
۲ـ خلاقیت و نوآوری عامل موفقیت فردی ، شغلی و اجتماعی
ب: نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری از جنبه سازمانی
۱ـ خلاقیت و نوآوری عامل پیدایش سازمان ، تولیدات و خدمات
۲ـ خلاقیت و نوآوری عامل افزایش کمیت وکیفیت تولیدات ،خدمات ، تنوع تولیدات و خدمات
۳ـ خلاقیت و نوآوری عامل کاهش هزینه ها ، ضایعات و اتلاف منابع
۴ـ خلاقیت و نوآوری عامل تحریک و تشویق حس رقابت
۵ـ خلاقیت و نوآوری عامل کاهش بوروکراسی اداری (کاهش پشت میزنشینی و مشوق عمل گرایی)
۶ـ خلاقیت و نوآوری عامل افزایش انگیزش کاری کارکنان سازمان ، ارتقای سطح بهداشت روانی و رضایت شغلی کارکنان سازمان
۷ـ خلاقیت و نوآوری عامل موفقیت مجموعه مدیریت وکارکنان سازمان، ارتقای بهره وری سازمان، رشد و بالندگی سازمان( هاشمی، ۱۳۸۸).
۲-۳-۵- مدل های خلاقیت
فرایند خلاقیت یکی از ابعاد خلاقیت در سازمان است، و مدلهای فرایند خلاقیت بخشی از تئوری خلاقیت می باشند، در زیر فرایند خلاقیت بر اساس مدلهای مذکور با توجه به سیر تاریخی آنها مورد بررسی قرار می گیرد.
۲ـ۳ـ۵ـ ۱ـ مدل گراهام والاس[۱](۱۹۶۲) : یکی از نخستین مدلهای فرایند خلاقیت است که ارائه شده است این مدل شامل مراحل دوره آمادگی، دوره خواب ( پرورش )، دوره روشنایی ( بصیرت )، دوره آزمایش و ارزش گذاری می شود این مدل که یکی از نخستین مدلها و پایه و اساس کلیه مدل هاست، آخرین مدل و مدلی تلفیقی از سایر مدل ها می باشد.
این مدل دارای چهارمرحله است:
۱-آمادگی: یعنی جمع آوری داده های مرتبط با مسئله
۲- نهفتگی: به فعالیت ناخودآگاه روی مسئله اشاره دارد.
۳- اشراق: یعنی الهام از لحظه ای است که ایده یا راه حل مسئله کشف می شود.
۴- اثبات: به آزمون کردن ایده ناشی از مرحله اشراق اشاره دارد (صمد آقایی، ۱۳۸۰).
۲ـ۳ـ۵ـ۲ـ مدل اسبورن[۲]: اسبورن(۱۹۵۳)، که تحقیقات متعددی در حوزه خلاقیت انجام داده، فرایند خلاقیت را شامل سه مرحله می داند: ۱ـ حقیقت یابی، ۲- ایده یابی و ۳- راه حل یابی می باشد.
۱ـ حقیقت یابی
این مرحله خود شامل دو قسمت است که یکی تعریف مسئله و دیگری آماده سازی است.
الف ـ تعریف مسئله: اهمیت این قسمت از فرایند حل خلاق مسائل با این بیان آلبرت اینشتین مورد تاکید قرار گرفت و آن فرموله کردن یک مسئله بسیار اساسی تر از حل آن است که ممکن است صرفا مستلزم مهارت در ریاضیات و علوم آزمایشاهی باشد. در زمینه تعریف مسئله باید با کانون وسیعی شروع نموده سپس کانون متمرکزش برای تعریف مسائل فرعی به کار می بریم. ما باید مسئله خود را چنان با وسعت، به نحوی چنان اساسی و چنان شامل تمام موضوعات اساسی و کلی مربوطه بیان کرده باشیم.
ب ـ آماده سازی
این مرحله مستلزم جمع آوری و تجزیه داده های مربوط به مسئله است. آماده سازی نیاز به دو نوع دانش دارد. دانشی که قبلا وجود داشته و ما جمع آوری و ذخیره کرده ایم و دانشی که جدیدا جمع آوری می کنیم و با مسئله خلاق ما ارتباط دارد. کیفیت محتویات اطلاعات موجود در ذهن بستگی به این دارد که چگونه آن را وارد حافظه کرده ایم. متخصصین درباره کمیت اطلاعاتی که در بدو یک پروژه خلاقیت لازم است جمع آوری شود، اتفاق نظر دارند. بسیاری از متخصصین معتقدند که باید خود را با حقایق اشباع کنیم و نویسنده دیگری اظهار می دارد که به نظر من بدون مشقت پایان ناپذیر اولیه برای جمع آوری وسیع اطلاعات قادر به خلق چیز با ارزشی نیستیم(نرگسی، باتمان و احمدی، ۱۳۹۱).
۲ـ ایده یابی:
ایده یابی خود شامل دو قسمت است:
الف) ایده سازی که عبارت است از تدابیر ایده های موقت به عنوان سرنخ های ممکن.
ب) ایده پروری که عبارت است از انتخاب بین ایده های حاصله، افزودن ایده های دیگر و به جریان انداختن مجدد از طریق تغییر، ترکیب و غیره.
تقریبا در تمامی فعالیت های ایده یابی آنچه که نقش اساسی ایفا می کند. استعدادی است که موسوم به تداعی ایده هاست. این پدیده، قوه تصور را با قوه حافظه متصل نموده و باعث می گردد که یک تفکر دیگر منجر شود. تداعی معانی بر آن که انگیزه تصوری قویتر و مغزی سرشارتر دارند بهتر و بیشتر کار می کند. هر چه تصاویر روشن تر باشد برای فرایند تداعی مستعدتر است. تداعی معانی نقش مهمی در عامل تصادفی خلاقیت ایفا می کند( قادری، باتمان و احمدی، ۱۳۹۱: ۴۵).
۳ـ راه حل یابی:
راه حل یابی به نوبه خود به دو قسمت تقسیم می شود:
الف) ارزیابی که به مفهوم وارسی ایده های موقت به وسیله آزمایش و غیره می باشد.
ب) گزینش که به معنای تصمیم گیری درباره راه حل نهایی و پیاده سازی آن می باشد.
ایده های فراوانی که به هر شکل جمع شده اند تحت شرایطی به ارزیابی گذاشته می شوند. معیارهای ارزیابی برای مسائل با توجه به نوع مسئله، سطح ایده مورد درخواست و غیره فرق می کند. وقتی که مسائل ارزیابی شدند نوبت به گزینش می رسد که راه حل های پیشنهاد شده طبقه بندی شده و نهایتا بهترین راه حل انتخاب می شود. موارد فوق در مورد فرایند خلاقیت در شرایط عادی خلق و خوی روانی است. در بسیاری از شرایط حالت فوق العاده ای پیش می آید که با حالات عادی بسیار فرق می کند( قادری، باتمان و احمدی، ۱۳۹۱).
[۱] - Valas