برندهای مقلّد، برای سواری گرفتن مجانی و استفاده از کیفیت جدید، از لباس تجاری برندهای اصلی مانند نام برند یا طراحی بستهبندی آن تقلید می کنند تا از شهرت و تلاشهای بازاریابی انجامگرفته برند اصلی منتفع شوند (کپفرر، ۱۹۹۵؛ لوکن و همکاران، ۱۹۸۶). برندهای مقلّد از ارزش ویژهی برند یک برند پیشتاز تقلید می کنند (ون هورن و پیترز، ۲۰۱۳).
تقلیدکردن، یک استراتژی برندسازی شایع است که می تواند سرمایهگذاریهای بلندمدت در برندهای اصلی را ذره ذره نابود کند و موجب خسارات مالی عمده شود (زایکوسکی،۲۰۰۶؛ میچل و کرینی، ۲۰۰۲). تقلیدکنندگان میتوانند از تلاشهای بازاریابی برندهای اصلی در توسعهی محصولات و بازار استفاده کنند، سپس از آنها، با محصولات اصلاح شده خود پیشی بگیرند (ژانگ و مارکمن، ۱۹۹۸). بدین معنا که، یک استراتژی تقلید انتخاب عاقلانهتری برای شرکتهایی است که بهدنبال مزیت رقابتی هستند (جو، ۲۰۰۶). تقلید از طریق اینرسی رخ میدهد، بهعبارت دیگر، تقلید توسط، شرکتهایی که نمیتوانند نوآوری داشته باشند انجام میگیرد (اسکیو، ۱۹۹۶).
اکثر تقلیدکنندگان از ویژگیهای ادراکیمتمایز و خاص برند اصلی همچون؛ رنگ، موضوع بهتصویر کشیده و یا شکل بستهبندی یاحروف و صداهای نام برند تقلید می کنند، در نتیجه یک نوع شباهت تحتاللفظی به برند اصلی را نشان می دهند (جنتنر، ۱۹۸۳). این شباهت تحتاللفظی پایه و اساس بسیاری از موارد دادگاه در برخورد با مالکیت معنوی است (میچل و کرینی، ۲۰۰۲).
تقلیدکردن یک استراتژی حسابشده است که غالباً تعمدی و بهکرات استفاده میشود. تقلید کردن فراگیراست (اسکات مورتون و زتلمی یر، ۲۰۰۴؛ سایمن و همکاران، ۲۰۰۲). بهعنوان مثال، سایمن و همکاران (۲۰۰۲)، طی مطالعاتشان دریافتند که تقلیدهای آشکار از بستهبندی در یک سوم از ۷۵ بستهبندی کالاهای مصرفی رخداده است. به همین ترتیب، در یک تحقیق و بررسی درایالات متحده، اسکات مورتون و همکاران (۲۰۰۴)، دریافتندکه نیمی از برندهای مورد مطالعه فروشگاه از لحاظ رنگ، سایز و شکل یک بستهبندی به یک برند ملی شبیه بودند (ون هورن و پیترز، ۲۰۱۲).
برند مقلّد، تداعیکننده چیزی است که مصرف کنندگان میشناسند (بهعنوان مثال، برند اصلی) و احساسی آشنا، مطبوع و خوشایند را درونشان زنده می کند (جکوبی و همکاران، ۱۹۸۹؛ مورلند و زجونگ، ۱۹۸۲). سپس ارزیابیهای مثبت مرتبط با برند اصلی، به احتمال زیاد به نمایندگی از برند مقلّد القا میشوند. در نتیجه ارزیابی از برند مقلّد مثبت میشود، این بهویژه زمانی اتفاق میافتد که تقلیدکردن بهطور ماهرانهای انجام گیرد و تقلید واضح و آشکار نباشد (ون هورن و پیترز، ۲۰۱۳).
۲-۵-۱- انواع تقلید از برند
تقلیدکنندگان اغلب از ویژگیهای ادراکی خاص و متمایز (بصری، متن، صدا) برند اصلی تقلید می کنند، در نتیجه یک نوع شباهتِ تحت اللفظی به برند اصلی را بهتصویر میکشند (جنتنر، ۱۹۸۳). ممکن است شباهتهای تحتاللفظی بین دو کالا با تعیین میزان اینکه کدامیک از آنها، دارای ویژگیهای منحصربهفرد هستند سنجیده شوند (تیورسکی، ۱۹۷۷).
تقلید از ویژگی می تواند از طریق تقلید ازحروف نام برند اصلی (بهعنوان مثال، با جایگزینی یک یا چند حرف از نام و یا با تغییر چینش آنها) و یا از طریق تقلید از ویژگیهای ادراکی متمایز طراحی بستهبندی برند اصلی رخ دهد. تقلید از ویژگی به دو صورت امکانپذیر است، ایجاد یک نام معنادار و یا یک نام متشکل از یکسری حروف بیمعنا با جایگزینی و یا تغییر چینش حروف نام برند اصلی صورت میگیرد. از آنجاییکه ویژگیهای خاص و متمایز منحصر به برند اصلی است، تقلید از ویژگی بهطور مستقیم به برند اصلی مرتبط است و بلافاصله یک بازنمایی روشن از برند اصلی ایجاد می کند (پیترز و ون هورن، ۲۰۱۲).
علاوه بر اینکه شباهت تحتاللفظی با تقلید مستقیم از ویژگیهایِ متمایز مانند حروف، رنگها، اشکال و صداهای مشابه صورت میپذیرد، همچنین دو کالا میتوانند از لحاظ معنایی نیز شبیه به یکدیگر باشند (جاب و همکاران، ۱۹۹۲). هدف برندهایی که از معنای اساسی و یا مضمون برندهای دیگر تقلید می کنند، استفادهکردن از معانی مرتبهی بالاتر و یا ویژگیهای استنباطشده از برند اصلی است، بنابراین اگرچه برندهای “Rome” و “Paris” از لحاظ معنایی مشابه هستند، اما شباهتتحت اللفظی کمی را نشان می دهند زیرا آنها تنها در یک حرف اشتراک دارند، در حالیکه نامهای تجاری ” Rome” و ” Orme “شباهت تحتاللفظی بالایی را نشان می دهند، آنها در همهی چهار حرف اشتراک دارند، اما از لحاظ معنایی مشابه نیستند.
یک برند مقلّد اساساً می تواند از مضمون یک برند اصلی تقلید کند، بدون اینکه حتی از ویژگیهای بصری آن تقلید کرده باشد. بنابراین در تقلید از مضمون، برند مقلّد و برند اصلی مشترکات با یکدیگر را نشان می دهند، اما نه از طریق نمایش ویژگیهای یکسان بلکه از طریق معنای مرتبهی بالاتر، مضمون، یا رابطه بهدست آمده از این ویژگیها. البته، مضمونها از طریق روشهای مختلف ویژگیهای ادراکی نمایش داده میشوند، بدینمعنا که شباهت مضمون، مستلزم حداقل برخی از شباهتهای ویژگی است. تقلید از مضمون می تواند با کپی کردن مفهوم نام برند تحت تأثیر قرار گیرد. برخلافِ تقلید از ویژگی، تقلید از مضمون منحصر به برند اصلی نیست بلکه بهطور غیر مستقیم از طریق معنای مرتبهی بالاتر یا از طریق ویژگی استنباط شده، به برند اصلی مرتبط میشود (پیترز و ون هورن، ۲۰۱۲).
۲-۶- ملاحظات حقوقی در بحث برندسازی
بر اساس مباحث حقوق بازرگانی، علامت تجاری عبارت است از هر نوع علامت، واژه، حرف، عدد، طرح یا تصویر قراردادی که عامل ایجاد تمایز محصولات بوده و مانند نماد تجاری منحصر به فرد باعث سهولت شناسایی محصول توسط مشتریها شود. راهبرد علامت تجاری دربرگیرندهی سه گام برنامه ریزی، اجرا و کنترل علائم تجاری به شرح زیر است:
- برنامه ریزی علائم تجاری: نیازمند انتخاب و استفاده از علامت تجاری معتبر در خصوص محصولات است.
- اجرای علائم تجاری: نیازمند استفاده مؤثر از علامت تجاری در جهت اتخاذ تصمیمات بازاریابی ویژه با توجه به راهبردهای توزیع و پیشبرد فروش است.
- کنترل علائم تجاری: نیازمند برنامهای از سیاستهایِ تهاجمی است که استفادهی مؤثر از فعالیتهای بازاریابی را برای شرکت تضمین کرده و استفادههای نابجا و جعلی از علائم تجاری را کاهش داده و از آن پیشگیری کند (کلر، ۱۳۸۹: ۲۶۶-۲۶۵).
تنها در آمریکا جعل علائم تجاری و عناصر برند، سالانه حدود دویست میلیارد دلار هزینه بردوش شرکتها تحمیل می کند و بهطور متوسط پنج در صد از کالاهای فروخته شده در سطح جهان تقلبی و جعلی هستند. حجم عظیمی از محصولات تقلبی در کشورهایی مانند چین، ویتنام و روسیه تولید شده و به تمامی بازارها ارسال میشود. تنها در چین، جعل کپی رایت و علائم تجاری کسب و کارهای موفق غربی حدود شانزده میلیارد دلار فروش سالیانهی این کشورها را کاهش میدهد و بیش از بیست درصد از محصولات برندهای برتر غربی در چین به صورت تقلبی تولید و توزیع میشوند. پراکتر و گمبل، ادعا می کند که فروش محصولات تقلبی تولید شده تحت برند این شرکت، در بازار چین رقمی در حدود ۱۵۰ میلیون دلار (یا پانزده درصد از حجم فروش) است (کلر، ۱۳۸۹: ۲۶۶).
۲-۶-۱- مبحث علائم تجاری در حوزه نامها
بدون توجه به موضوع حفاظت از علائم تجاری، برندها به سرعت به نامهای عمومی تبدیل میشوند و امتیازات خود را از دست می دهند. از آنجا که برندهایی همچون وازلین یا اسکلتور، بدون توجه به بحث حفاظت دارائیهای معنوی، اقدام به طراحی برند و فعالیتهای بازاریابی کردند، امروزه بهعنوان نامهای عمومی مورد استفاده قـرار میگیرند. برای ثبتنامهای تجـاری با توجه به ضرورت و الویت مباحث حفاظت علائم تجاری میتوان ردههای پنجگانهی زیر را پیشنهاد کرد:
- نامهای تخیلی (واژههای ساختگی و بدون بهرهمندی از هیچ معنای خاص مانند کوداک )
- نامهای قراردادی (واژههای واقعی که اغلب هیچ نوع ارتباط روشن و مشخصی با محصول ندارند، مانند انتخاب کمل، برای سیگار)
- نامهای پیشنهادی (عبارات واقعی که با هدف معرفی ویژگی یا مزیت محصول بهکارگرفته شده اند).
- نامهای توصیفی (واژههای معمولی و روزمره که به دلیل مفاهیم ضمنی و ناآشکار خود برای محصولات بهکارگرفته میشوند).
- نامهای عمومی (ژنریک) (واژههایی که مترادف با یک رده محصول بهشمار میآیند، مانند آسپرین)
همانگونه که گفته شد، حفاظت از نامهای تخیلی بسیار سادهتر است. در حالیکه این نامها به دلیل خاص و متمایز بودن بهندرت میتوانند در مورد ویژگیها و نوع محصول، اطلاعاتی را به مشتریها منتقل کنند، واژههای ژنریک هیچگاه قابل ثبت و حفاظت قانونی نیستند. علاوه بر آنچه گفتیم از برندهایی که همنام با اسامی افراد، مکانهای جغرافیایی خاص و یا واژههای توصیفی انتخاب میشوند، به سختی میتوان حفاظتهای قانونی به عملآورد (کلر، ۱۳۸۹: ۲۶۷-۲۶۶).
۲-۶-۲- مباحث علائم تجاری در حوزه بستهبندی
بهطورکلی، نامها و طرحهای گرافیکی بیش از شکل بستهها و رنگها قابل حفاظت قانونی هستند. رعایت حفاظتهای قانونی در مورد بستهبندی با انتخاب رنگها و طرحهای خاص برای برند دشوار است. اما زمانیکه شرکتی با انتخاب رنگها و الگوهای منحصربهفرد، طرح بسته بندی و لوگوی خود را طراحی کرده باشد، امکان حفاظت از این دارائیهای معنوی و پیشگیری از تقلب و الگوبرداری رقبا سادهتر است و درعینحال در صورت بروز چنین تخلفاتی، شرکتها راحتتر میتوانند متخلفان را تحت پیگرد قانونی قرار دهند. در مورد مباحث حقوقی مرتبط با بستهبندی و سایر عناصر مرتبط با برند، کتابها و مقالات بسیاری نوشته شده است و این مسئله با توجه به ماهیت میان رشتهای، توجه بیشتر حقوقدانان را به بحثهای پیرامون برندسازی میطلبد (کلر، ۱۳۸۹: ۲۶۷)
.Free ride
.Trade-dress
.Loken, et al.
.Brand Equity
.Erode
.Zhang & Markman
.Perceptual feature
.Literal similarity
.Gentner
.Mitchell & Kearney
. Scott-Morton
.Sayman, et al.
.Blatant package
.National brand
.Jacoby, et al.
.Moreland & Zajonc
.Blatant
.Abvious
.Gentner
.Job, et al.
.Underlying meaning
.Higher-order semantic meanings
.Trademark Strategy
.Procter & Gamble
.Vaseline
.Escaltor
.Kodak
.Camel
.Aspirin