سازه مشکلات رفتاری برونی سازی اشاره به آن دسته از مشکلات رفتاری دارد که در رفتاری بیرونی فرد ظاهر شده و منعکس کننده رفتار منفی کودک به سمت محیط بیرونی است (کمپبل، شاو و گیلیوم[۱]، ۲۰۰۰ و آیزنبرگ[۲] و همکاران، ۲۰۰۱). در ادبیات پژوهشی، اختلالات برونی سازی شامل رفتارهای ایذایی، پرخاشگرانه و بیش فعالی است (لیو[۳]، ۲۰۰۶). واژه های دیگری همچون مشکلات سلوک، ضد اجتماعی و کنترل نشده نیز برای سازه مشکلات رفتاری برونی سازی به کار برده شده است. در ادامه هر کدام از مشکلات رفتاری برونی سازی به تفضیل مطرح می شوند.
پرخاشگری. پرخاشگری شامل رفتارهای فیزیکی و کلامی نسبت به دیگران از جمله کودکان، بزرگسالان و حیوانات است به گونه ای که باعث آسیب یا تهدید به آسیب می شود. همچنین پرخاشگری می تواند نقش محافظت کننده و یا مخربی برای خود فرد پرخاشگر و اطرافیان وی داشته باشد (لیو، ۲۰۰۶). پرخاشگری، مفهوم مهمی در دوره کودکی و نوجوانی است زیرا این ویژگی می تواند پیش بینی کننده قوی گرایش به مصرف مواد باشد (نیکلز، ماهادیو، بریانت و بوتوین[۴] ۲۰۰۸). پرخاشگری انواع متفاوتی دارد. رویکردهای نظری پرخاشگری مطرح می کنند که پرخاشگری از لحاظ عملکرد دارای انواع متمایزی است. توجه به ماهیت چند بعدی پرخاشگری از این لحاظ اهمیت دارد که محرک های متفاوت در ترکیب با انواع فرآیندهای فکری و روان شناختی متفاوت، اشکال متمایز پرخاشگری را ایجاد می نمایند. سیستم های طبقه بندی مختلفی در مورد این ویژگی ارائه شده است که تا حدود زیادی این سیستم های طبقه بندی با یکدیگر هم پوشی دارند و تفاوت های بسیار کمی بین آنها مشاهده می شود. یکی از طبقه بندی های عمده پرخاشگری از فیش باخ[۵] (۱۹۷۰، به نقل از لیو، ۲۰۰۶)، تقسیم بندی آن به پرخاشگری ابزاری و خصمانه است. پرخاشگری خصمانه به عنوان پاسخ پرخاشگرانه کلامی یا رفتاری همراه با خشونت یا بیاحترامی نسبت به دیگران در نظر گرفته می شود که نسبتاً غیرقابل کنترل بوده و باعث صدمه یا درد در فرد مورد تهاجم شده و هیچ منفعتی یا منفعت کمی برای مهاجم دارد. این شکل از پرخاشگری را پرخاشگری واکنشی، دفاعی، تکانشی یا نفسانی[۶] نیز می نامند. در مقابل، پرخاشگری ابزاری به صورت پرخاشگری کنترل شده، هدفمند، فاقد عاطفه مشخص شده است به گونه ای که فرد مهاجم آن را برای دستیابی به هدف مطلوب شامل غلبه بر دیگران یا کنترل آنها به کار می گیرد. در پژوهشی بر روی ۱۵۰۰ دوقلوی انگلیسی و سوئدی، محققان دریافتند که رفتار ضد اجتماعی پرخاشگرانه و غیر پرخاشگرانه دارای علل محیطی و وراثتی است (الی، لیشن استین و استیونسون[۷]، ۱۹۹۹). تحقیقات نشان داده اند که علل پرخاشگری شامل یادگیری اجتماعی، تقلید، نابهنجاری های ساختاری و کارکردی مغزی، هورمون ها (مثل تستوسترون) و انتقال دهنده های عصبی (مثل سروتونین) هستند (کمپبل، وودز، چواف و پارکر[۸]، ۲۰۰۰؛ لاتنباچر[۹]، ۲۰۰۰؛ پرسکی و شلتون[۱۰]، ۲۰۰۱ و راینی[۱۱]، ۲۰۰۲). به طور کلی، عوامل متعددی در ایجاد پرخاشگری نقش دارند که می توانند در دو دسته عمده زیستی و روان شناختی طبقه بندی شوند و ترکیب این دو دسته، از عوامل کلیدی رویکرد تعاملی زیستی-اجتماعی است.
بزهکاری. بزهکاری مفهومی گسترده و ناهمگونی است. فارینگتن[۱۲] (۱۹۸۷، به نقل از لیو، ۲۰۰۶) مطرح می کند که بزهکاری انعکاسی از فعالیت های متفاوت ضد اجتماعی شامل دزدی، خصومت، جرم، سرقت، خرابکاری و مصرف مواد است. اصطلاح بزهکاری نوجوانی، مفهومی قانونی است که در آن نوجوان قوانین را زیر پا می گذارد. به طور کلی در اکثر مواقع اصطلاح بزهکاری را مترادف رفتار ضد اجتماعی در نظر می گیرند زیرا اکثر فعالیت های بزهکارانه به طور مشخص تعیین نشده اند.
تمایز بین اشکال پرخاشگرانه و غیر پرخاشگرانه رفتار ضد اجتماعی می تواند سوال برانگیز باشد. نوجوانانی که نمرات بالایی در مقیاس پرخاشگری دارند در اشکال غیر پرخاشگرانه رفتار ضد اجتماعی نیز نمرات بالاتری داشته و بالعکس. همچنین، تحقیقات بسیار کمی وجود دارد که دقیقاً مشخص کرده باشد چه عواملی مربوط به شکل پرخاشگرانه رفتار ضد اجتماعی و چه عواملی مربوط به شکل غیر پرخاشگرانه رفتار ضد اجتماعی است. به هر حال، هم بزهکاری و هم پرخاشگری جزء مشکلات رفتاری برونی سازی هستند. در سبب شناسی رفتارهای پرخاشگرانه و بزهکارانه، عوامل محیطی و روان شناختی ثابت شده ای نشان داده شده است. بعضی از محققان مطرح می کنند که رفتار پرخاشگرانه و بزهکارانه یاد گرفته می شوند (شاهین فر، کاپرسمیدت و ماتزا[۱۳]، ۲۰۰۱). به عنوان مثال مویس و هویسمن[۱۴] (۱۹۹۶، به نقل از لیو، ۲۰۰۶) دریافتند که در دختران سنین ۶ تا ۱۱ سال، بین تماشای تلویزیون در اولین سال مطالعه و پرخاشگری در دو سال بعدی ارتباط وجود دارد. همچنین، تحقیقات نشان داده اند که در نوجوانان دبیرستانی، عوامل سهیم در پرخاشگری شامل سوگیری نژادی، تعارض نژادی و پیش داوری است و آموزش همدلی می تواند کمک موثری برای افزایش رفتارهای مثبت اجتماعی باشد (لیو، ۲۰۰۶).
از دیگر عوامل موثر در پرخاشگری و بزهکاری، در معرض سوء رفتار جنسی و جسمی بودن است (فاگل و بلیای[۱۵]، ۲۰۰۱). از دیگر عوامل مهم در رفتار ضد اجتماعی شامل عوامل استرس والدین، مسئولیت پذیری والدین، شیوه های تربیتی والدین و سرشت است. همچنین، تأثیرات ژنتیکی نیز در اشکال غیر خصمانه رفتاری ضد اجتماعی ثابت شده است. اما در مورد متخلفان پرخاشگر هیچ شواهدی مبنی بر تأثیر عوامل وراثتی مشاهده نشده است. این یافته نشان می دهد که علی رغم اینکه معمولاً اشکال خصمانه و غیر خصمانه رفتار ضد اجتماعی را با هم در نظر می گیرند، اما آنها در عوامل وراثتی با یکدیگر فرق دارند (لیو، ۲۰۰۶).
مشکلات توجه-بیش فعالی. اصطلاح بیش فعالی یکی از مبهم ترین واژه ها در آسیب شناسی روانی است. این ابهام به این علت است که در واقع این اصطلاح اشاره به دو نوع مشکل دارد. نوع اول، وجود فعالیت حرکتی یا بی قراری است؛ در حالیکه نوع دوم شامل نقیصه های توجه به ویژه در کودکانی است که قادر به تنظیم کردن توجه خود یا توجه کردن به مدت طولانی در محیط های کنترل شده ای مثل مدرسه نیستند. به دلیل همین ابهام نیز DSM-IV اصطلاح اختلال نقص توجه-بیش فعالی را مطرح کرده است، و این اختلال را در سه دسته طبقه بندی کرده است که شامل الف) نوع ترکیبی که شامل نقص توجه و تکانشگری-بیش فعالی است، ب) غلبه با نوع بی توجه و ج) غلبه با نوع تکانشگر-بیش فعال.
کودکان با مشکلات توجه و مشکلات سلوک به طور جدی آسیب می بیند. آن دسته از کودکانی که علاوه بر مشکلات توجه، اختلال سلوک را نیز دارا هستند بدترین انطباق اجتماعی را در دوره های بعدی زندگی خواهند داشت. سوال اساسی و مهم این است که کدام یک از این کودکان ممکن است جامعه ستیز که نوع جدی رفتار ضد اجتماعی بوده و با فقدان احساس گناه و پشیمانی، عاطفه کور، تکانشگری و رفتاری غیر مسئولانه مشخص می شود، باشند. که در این زمینه پژوهش ها ادامه دارد.
در مدل تعاملی زیستی-اجتماعی (راینی، فرنان، فرینگتن و مدنیک، ۱۹۹۷، به نقل از لیو، ۲۰۰۶) تلاش شده است تا عوامل موثر بر شکل گیری مشکلات رفتاری برونی سازی تبیین شود. همان طور که در نمودار ۲-۲ مشاهده می شود. مشکلات رفتاری برونی سازی می تواند تحت تأثیر مستقیم تعامل دو عامل خطرزای زیست شناختی همچون سرشت و محیطی همچون شیوه های فرزندپروری ناکارآمد ایجاد شود. البته در این تعامل هوش می تواند نقش میانجی و جنسیت نیز نقش تعدیل گر را داشته باشد.
شکل۲-۲٫ مدل تعاملی زیستی-اجتماعی مشکلات برونی سازی. اقتباس از راینی و همکاران، ۱۹۹۷، به نقل از لیو، ۲۰۰۶
در واقع یکی از عوامل روان شناختی خطرزای موثر برای شروع مصرف مواد یا آمادگی اعتیاد، مشکلات رفتاری برونی سازی شناخته شده است. تفاوت های فردی نوجوانان در مصرف مواد نشان دهنده ارتباط مصرف مواد با رفتارهای پرخطر متعدد از جمله مشکلات رفتاری برونی سازی است (لوبر، استوتامر-لوبر و وایت[۱۷]، ۱۹۹۹). شواهد زیادی وجود دارد که از وجود ارتباط بین مشکلات رفتاری برونی سازی در در اوایل نوجوانی و مصرف مواد در دوره های بعدی زندگی از جمله اواخر نوجوانی حمایت می کند. بنابراین مشکلات رفتاری برونی سازی می تواند به عنوان یک عامل برای آمادگی اعتیاد در نظر گرفته شود (وایت، ایکسای و تامپسون[۱۸]، ۲۰۰۱). گاهی مصرف مواد را نوعی مشکلات رفتاری برونی سازی در نظر می گیرند اما مصرف مواد به تنهایی معرف مجموعه ای از رفتارهای ضد اجتماعی که در بردارنده سازه مشکلات رفتاری برونی سازی است، نمی باشد. دلایل زیادی برای آن مطرح شده است؛ به عنوان مثال مصرف مواد جدای از فعالیت های سرکشی و بد رفتاری مفهوم سازی شده است. متمایز بودن مشکلات رفتاری و مصرف مواد دارای شواهد نظری، روش شناختی و کارهای تجربی می باشد. تحلیل های نظری شروع مصرف مواد نشان داده اند که به طور آشکار یکی از متغیرهای موثر در شروع مصرف مواد و آمادگی اعتیاد، مشکلات رفتاری برونی سازی است. به عبارت دیگر مشکلات رفتاری برونی سازی به عنوان یک عامل خطرزا برای شروع مصرف مواد و آمادگی اعتیاد در نظر گرفته شده است. همچنین، ابزارهای اندازه گیری مصرف مواد نیز نشان دهنده تمایز مفهومی بین مصرف مواد و مشکلات رفتاری برونی سازی شده هستند. به عنوان مثال، در سیاهه مشکلات رفتاری آخنباخ که یکی از پرکاربردترین ابزار برای اندازه گیری مشکلات رفتاری در بین نوجوانان است، از ۴۳ آیتم فقط یکی از آیتم های آن به مصرف مواد مربوط می شود. همچنین، شواهد تجربی گسترده ای نشان داده اند که فعالیت های بزهکارانه پیش بینی کننده مصرف مواد در بین نوجوانان است (لیلهاج، ترادیو، اسپات و مدون[۱۹]، ۲۰۰۵). بنابراین با توجه به آنچه مطرح شد فراگیر بودن مشکلات رفتاری برونی سازی در دوره نوجوانی، لزوم درک ارتباط آن با شروع مصرف مواد و آمادگی اعتیاد را مبرهن می سازد تا اقدامات پیشگیرانه لازم صورت پذیرد.
[۱]- Campbell, Shaw, & Gilliom
[۲]- Eisenberg
[۳]- Liu
[۴]- Nichols, Mahadeo, Bryant, & Botvin
[۵]- Feshbach
[۶]- affective
[۷]- Eley, Lichenstein, & Stevenson
[۸]- Woods, Chouaf, & Parker
[۹]- Lutenbacher
[۱۰]- Preski & Shelton
[۱۱]- Raine
[۱۲]- Farrington
[۱۳]- Shahinfar, Kupersmit, & Matza
[۱۴]- Moise & Huesmann
[۱۵]- Fogel & Belyea
[۱۶]- Raine, Brennan, Farrington, & Mednick
[۱۷]- Loeber, stouthamer-Loeber, & White
[۱۸]- White, Xie, & Thompson