“
قاسم زاده و همکاران (۱۳۸۴)، تحقیقی با عنوان بررسی میزان شیوع اعتیاد به اینترنت و رابطه آن با تنهایی و عزت نفس در دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران، انجام دادند. جامعه آماری این پژوهش، ۱۹۶۸ نفری از دانش آموزان دختر و پسر سه رشته دبیرستانی پنج منطقه تهران بود که به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. از این عده، ۹۷۷ نفر کاربر اینترنت بودند که بر اساس مقیاس IAT یانگ، از میان آن ها ۳۷ نفر معتاد به اینترنت شناخته شدند. در کل، میزان شیوع به اینترنت در بین دانش آموزان ۳٫۸ درصد بود. بر اساس نتایج این پژوهش تأیید شد که کاربران معتاد به طور معناداری دارای عزت نفس کمتر و تنهاتر از کاربران غیر معتاد هستند. ممکن است تنهایی بر اثر اعتیاد به اینترنت رخ دهد یعنی کسانی که به اینترنت معتاد میشوند، پیامدهای منفی آن مانند تنهایی را تجربه میکنند. همچنین ممکن است چرخه ای معیوب و رابطه ای دوسویه در جریان باشد. یعنی افراد تنها، برای کاهش تنهایی خود به اینترنت روی بیاورند و در نتیجه به تنهایی آن ها افزوده شود.
پیشینه خارجی
لی و همکاران (۲۰۱۴)، در پژوهشی با عنوان الگوهای وضعیت استراحت EEG متفاوت بیماران در رابطه با افسردگی در اعتیاد به اینترنت گزارش کردند که بسیاری از محققان رابطه اعتیاد به اینترنت و افسردگی را گزارش کردهاند. به همین دلیل در این مطالعه ما به مقایسه وضعیت استراحت کمی بیماران معتاد به اینترنت همراه با افسردگی و بدون افسردگی و گروه کنترل (افراد عادی) پرداختند. طبق نتایج این تحقیق گروه با اعتیاد به اینترنت که افسردگی نداشتند دلتای مطلق و قدرت بتا در تمام مناطق مغز کاهش یافته بود. گروهی که اعتیاد به اینترنت همراه با افسردگی داشتند نسبت تتا افزایش یافته بودو نسبت قدرت آلفا در تمام نقاط مغز افزایش یافته بود. این تغییرات عصبی فیزیولوژیکی با متغیرهای بالینی مورد مطالعه رابطه نداشتند.
ارسال[۴۳] و همکاران(۲۰۱۳)، در پژوهشی با عنوان بررسی اعتیاد به اینترنت و افسردگی در بین دانشجویان دانشگاه، گزارش کردند که اعتیاد به اینترنت در بین دانشجویان دانشکده اقتصاد، علوم اداری، دانشجویان با درآمد خانوادگی بالا، دانشجویان با خانواده های بزرگ، دانشجویانی که والدینشان فارغ التحصیل دانشگاهی و شاغل بودند، دانشجویان با بیماری های مزمن و دانشجویانی که بیش از ۱۳ ساعت در هر روز از اینترنت استفاده میکردند، به طور معنی داری بیشتر از سایر دانشجویان بود. همبستگی مثبت و معنی داری بین سطح افسردگی و سطح اعتیاد به اینترنت وجود دارد.
کاس و همکاران (۲۰۱۳)، در پژوهشی با عنوان اعتیاد اینترنت در بزرگسالان: عوامل پیشگیرانه و خطرآفرین، گزارش کردند که ۳٫۷ درصد از نمونه این مقاله به عنوان افرادی که به طور بالقوه قابلیت قرارگیری در طبقه معتادین به اینترنت را قرار دارند، دسته بندی شدند. استفاده از بازی های آنلاین، برنامه های کاربردی اجتماعی (سایت های شبکه های اجتماعی آنلاین و تویتر) خطر ابتلا به اعتیاد اینترنت را افزایش میدهند. در حالی که برون گرایی و با وجدان بودن عوامل محافظت کننده ای در کسانی که به میزان زیادی بازی های آنلاین انجام میدهند، میباشد. یافته ها از موارد موجود در تشخیص DSM-V حمایت میکنند.
ین و همکاران (۲۰۰۷)، در پژوهشی با عنوان مقایسه نشانه های روانپزشکی معتادان اینترنتی: مشکل توجه و اختلال بیش فعالی، افسردگی، هراس اجتماعی و خصومت، به مقایسه ویژگی های روانشناختی، شخصیتی و اجتماعی دانشجویانی که استفاده مفرط از اینترنت داشتند، در مقابل سایر دانشجویان پرداختند. نتایج پژوهش های آن ها نشان داد که میزان افسردگی، اضطراب، افکار خودکشی، بیش فعالی، هراس، ترس اجتماعی، پرخاشگری و خشونت و رفتارهای ضد اجتماعی در دانشجویانی که به اعتیاد اینترنت مبتلا بودند از سایرین بیشتر بود.
لی و شانگ[۴۴] (۲۰۰۶)، در پژوهشی با عنوان کارکرد اینترنت و رفتار اعتیاد اینترنت، خاطر نشان کردند که استفاده مفرط از اینترنت، تأثیر سوئی روی بهداشت روانی دانشجویان میگذارد.آنان همچنین دریافتند دانشجویانی که استفاده مفرط و آسیب شناسانه از اینترنت داشتند، در مقایسه با دانشجویانی که دارای چنین تجرب های نبودند، آسیب شناسی و مشکلات روانی بیشتری را نشان دادند. در واقع، افزایش سطوح تجارب کار با اینترنت، با کاهش سطح بهداشت روانی ارتباط دارد. اعتیاد به اینترنت دامنه گسترده ای از افراد را، به طور مستقیم و غیر مستقیم، تحت تاثیر قرار داده است.
کاپلان[۴۵] (۲۰۰۲)، در پژوهشی با عنوان مشکلات استفاده از اینترنت و بهزیستی روانشناختی: پیشرفتی نظریه بر اساس ابزار های اندازه گیری شناختی رفتاری، دانشجویانی که به اعتیاد اینترنت مبتلا هستند، در مقایسه با دانشجویانی که اعتیاد به اینترنت ندارد، بهزیستی روانی و اجتماعی کمتری دارند.
آندرسون[۴۶] (۲۰۰۱)، در پژوهشی با عنوان یک پژوهش اکتشافی درباره استفاده از اینترنت در بین دانشجویان گزارش کرد که دانشجویانی که به اعتیاد اینترنت مبتلا هستند، در روابط اجتماعی مهارت های لازم را ندارند و از آسیب پذیری بالا و سلامت و بهداشت روانی پایین رنج میبرند. به عبارتی دانشجویانی که اعتیاد به اینترنت دارند در مقایسه با دانشجویانی که اعتیاد به اینترنت ندارند، بهزیستی روانی و اجتماعی کمتری دارند.
یانگ و تانگ[۴۷](۲۰۰۷)، در پژوهشی با عنوان مقایسه دانش آموزان دبیرستانی معتاد به اینترنت و عادی در تایوان تفاوت های بین دانش آموزان دبیرستانی معتاد به اینترنت و غیر معتاد را مورد بررسی قرار دادند. آنان بر الگوهای استفاده از اینترنت، لذت ها و لذت های ارتباطی آزمودنی ها تمرکز کردند. آنان ۲۳۶ دانش آموز دبیرستانی را به عنوان نمونه انتخاب کردند. نتایج تحقیق آنان نشان داد که معتادان به اینترنت به طور میانگین دو برابر دیگر افراد آنلاین هستند. گشت و گذار در اینترنت با اهداف اجتماعی-سرگرمی، انگیختگی و لذت رابطه مثبت معنی داری با اعتیاد به اینترنت داشت. به علاوه نمرات بیشتری در تحمل اینترنت( استفاده اجباری و خروج)، مشکلات مربوط به خانواده و مدرسه، مشکلات بین فردی و مالی کسب کرده بودند. بین اعتیاد به اینترنت و عزت نفس رابطه معکوس معنی داری وجود داشت. به علاوه دانش آموزان با ویژگی های شخصیتی وابسته، کمرو، افسرده و با عزت نفس کم تمایل بیشتری برای اعتیاد به اینترنت داشتند.
آرمسترانگ، فیلیپس و سالینگ[۴۸](۲۰۰۰)، در پژوهشی با عنوان عوامل بالقوه استفاده زیاد از اینترنت، گزارش کردند از آنجایی که اینترنت ممکن است به منظور تحریک و یا فرار از مشکلات مورد استفاده قرار گیرد. باید این را در نظر داشته باشیم که احساس ضعف در عزت نفس منجر به استفاده بیش از حد از اینترنت می شود. طبق نتایج این پژوهش استفاده از اینترنت و عزت نفس پایین با هم رابطه معکوسی دارند.
فصل سوم:
روش شناسی پژوهش
-
- – Lee ↑
-
- – Namazi ↑
“