ابعاد و انواع حمایت اجتماعی
محققان اجتماعی طبقه بندی های گوناگونی را از انواع حمایت های اجتماعی ارائه نموده اند ، که در زیر به مهم ترین آنها اشاره می گردد .
در یک طبقه بندی باررا و آنلی[۱] شش مقوله حمایت اجتماعی را مطرح کرده اند:
-
- مساعدت های مالی : به شکل پول و یا سایر چیزهای فیزیکی
- مساعدت رفتاری : مشارکت فیزیکی در انجام وظایف و امور
- تعاملات صمیمی : رفتارهای مشورتی غیر مستقیم مانند گوش دادن،انجام دادن،درک و تفاهم و احترام به طرف مقابل
- راهنمایی : ارائه تدبیر،راهکار ،پیشنهاد،اطلاعات
- بازخورد: آماده کردن افراد برای تفکر مجدد در خصوص رفتارها،تفکرات و احساساتشان
- تعاملات اجتماعی مثبت : درگیری در تعاملات اجتماعی برای تفریح و سرگرمی
اساسی ترین ابعاد حمایت اجتماعی در دو بعد طبقه بندی می شود :
- بعد ساختاری؛ که ویژگی های کمی و عینی منبع حمایت را در بر می گیرد که شامل روابط اجتماعی رسمی یا غیر رسمی فرد با دیگران و تعداد نقش هایی که فرد ایفا می کند؛ می شود. این بعد حمایت اجتماعی ناظر به شبکه روابط اجتماعی فرد با دیگران است و تعداد افراد مورد تعامل ، نوع و میزان ارتباطات مجموعه افرادی را در یک شبکه با هم پیوند دارند، در بر دارد.
- بعد عملکردی؛که شامل ویژگی های کیفی و ذهنی حمایت می باشد. این بعد به خصایص روابط اجتماعی که فرد برقرار می کند، مربوط است. اهمیت بعد عملکردی از این رو است که روابط اجتماعی فرد تا چه حد می تواند در هنگام مواجه با فشارهای روانی و اجتماعی به مثابه تعدیل کننده و محافظ عمل نمایند .
کوب[۲] (۱۹۷۶) انواع حمایت اجتماعی را شامل :۱) حمایت عاطفی ۲)حمایت اعتباری(ارزشی) ۳)احساس تعلق داشتن؛ می داند .
کاپلان (۱۹۷۷) پیشنهاد نمود که ابعاد کارکردی حمایت اجتماعی، تمام نیازهای اجتماعی اساسی را شامل می شود.نیازهای اجتماعی اساسی ، علاقه و محبت، اعتبار و ارزش و یا موافقت، تعلق ،هویت و امنیت را در بر می گیرد.تعاریف کوب و کاپلان به حمایت عاطفی محدود شده است.اخیراً محققان حمایت ابزاری و اطلاعاتی را هم در تعاریف مفهومی از حمایت اجتماعی وارد کرده اند . به عنوان مثال هوس[۳] (۱۹۸۷)حمایت اجتماعی را در ۴ دسته وسیع متمایز می کند: ۱٫ حمایت عاطفی که با سهیم شدن در تجارب زندگی پیوند می خورد و توجه ، مراقبت ، علاقه و صداقت را شامل می شود ، ۲٫ حمایت ابزاری که فراهم کردن وسایل و خدمات در دسترسی را برای فرد شامل می شود تا مستقیماً فرد را در برطرف کردن نیازش کمک کند ، این حمایت از طریق دوستان نزدیک ، همکاران ( هم رده ها) و همسایگی ها تأمین می شود ، ۳٫ حمایت اطلاعاتی که حمایت به وسیله نصیحت ، پیشنهاد و اطلاعاتی است و فرد در مواجه با مسائل می تواند از آنها استفاده کند، ۴٫ حمایت ارزیابی که نوعی اعتبار بخشیدن است(نوریس،۲۰۰۹:ص۱۵ ) .
براساس تعریف مفهومی کاپلان(۱۹۷۴) ،تویتس[۴] (۱۹۸۲)بیان می کند که حمایت اجتماعی باید به وسیله میزان و درجه ای که نیازهای اجتماعی اساسی فرد از طریق تعاملات با دیگران تأمین می گردد ، تعریف شود. بعد از یک بازنگری جامع در مقالات ، تویتس(۱۹۸۲) پیشنهاد کرد که حمایت ابزاری ( مانند فراهم نمودن یاری و کمک محسوس و ملموس از طریق خدمات کاری یا خانوادگی ) و حمایت عاطفی (مانند فراهم نمودن کمک غیر ملموس نظیر علاقه ، نصیحت و اعتبار)، تمام نیازهای اجتماعی اساسی را در بر می گیرد و تمام انواع دیگر حمایت را شامل می شود (نوریس،۲۰۰۹:ص۱۵ ). حمایت عاطفی به میزان و دریافت محبت، مراقبت، همدردی و درک از دیگران ، مرتبط است (تویتس،۱۹۹۵:ص۲۶). حمایت عاطفی معمولاً به وسیله یک محرم( رازدار) و یا شبکه ای از افراد نزدیک صمیمی فراهم می شود(برکمن،۲۰۰۰:ص ۲۵).
حمایت ابزاری به کمک و یاری درنیازهای محسوس زندگی روزمره برمی گردد که شامل خرید خانه، پختن وتمیز کردن می شود.
به عقیده محققان اساساً ۵ نوع حمایت اجتماعی وجود دارد:
- حمایت عاطفی ؛ ابراز همدردی، توجه ، محبت و علاقه نسبت به فرد را در بر می گیرد، به این معنا که فرد در هنگام فشار روانی احساس می کند که به جایی تعلق دارد و همین حس ، آسایش و آرامش را برای وی فراهم می نماید . می توان گفت منابع این نوع حمایت ، کسانی هستند که فرد برای دلداری ، تسلی و یافتن احساس اطمینان به آن ها رجوع می نماید.از نظر لاندرمن و دیگران ، حمایت عاطفی بعدی از حمایت اجتماعی است که در برگیرنده کاربرد روابط اجتماعی در سهیم شدن عواطف، یافتن تفاهم ، تخلیه یأس و سرخوردگی و افزایش عزت نفس است (قدسی،۱۳۸۲ :ص۶)
- حمایت ارزشی؛ با ابراز احترام ، تشویق و تائید نظرها و احساسات فرد نمود پیدا می کند . این حمایت ، احساس ارزشمندی ، لیاقت و اعتبار را در فرد افزایش می بخشد .
- حمایت مادی ؛ شامل کمکهای مستقیم به فرد است .
- حمایت اطلاعاتی ؛ پیشنهاد ، توصیه کردن و کمک به فرد برای فهم یک مسئله و یا مشکل را شامل می شود . اطلاعاتی که فرد بتواند در برابر مسائل شخصی و محیطی از آن ها استفاده نماید ، می تواند به عنوان یک منبع حمایتی محسوب گردد .
- حمایت شبکه ای؛ فرد به دلیل عضویت در گروهی با علایق و فعالیتهای خاص حمایتی را دریافت می دارد .
۲-۲-۱-۲منابع حمایت اجتماعی
حمایت اجتماعی از منابع مختلفی می تواند تأمین گردد : خانواده،دوستان، همکاران،مدیران و….هریک از این منابع قادر هستند که فقدان منابع حمایتی دیگر را جبران نماید . این منابع را در دو گروه کلی می توان تقسیم بندی نمود :
- حمایت های رسمی که غالباً از سوی مؤسسات و نهادهای خصوصی و دولتی ارائه می شود.
- حمایت های غیر رسمی که از روابط شخصی فرد با خانواده ،دوستان و… به ویژه در هنگام بحران ها و نیازها ناشی می شود.
توجه به این نکته ضروری است که بین حمایت های رسمی سیستم های خدماتی و حمایت های غیر رسمی دوستان و خانواده ، تمایز وجود دارد.حمایت های اجتماعی غیر رسمی نسبت به حمایت های رسمی ساختار یافتگی کمتری داشته و به صورت آزادانه انجام می شوند.
۲-۲-۱-۳کارکردهای حمایت اجتماعی
همه افراد در طول زندگی خود ( در هر سنی ) ، درجاتی از استرس را تجربه می کنند و در صدد کنار آمدن با آن بر می آیند. به فرآیندی که برای مهار ناهماهنگی اداراک شده بین ملزومات و منابع در یک موقعیت استرس زا توسط افراد به کار گرفته می شود؛ کنارآمدن گفته می شود ( سارافینو،۱۳۸۴:ص۲۳۲) . یکی از راهکارهای کنار آمدن با موقعیت های استرس زا، افزایش حمایت های اجتماعی است و تحقیقات نشان داده اند که حمایت اجتماعی ، به افراد در کنار آمدن با فشار روانی کمک می نماید( سانتراک ،۱۳۸۳:ص ۳۱۵) و موجب تخفیف شماری از نشانگان درماندگی روانشناختی از قبیل افسردگی ، اضطراب و ناخشنودی می شود (آزاد،۱۳۷۴٫ص ۱۶۰). کاپلان (۱۹۷۴)، کاسل[۵] (۱۹۷۴،۱۹۷۶) و کوب (۱۹۷۶) از اولین کسانی بودند که بر نقش حمایت اجتماعی در سلامت روانی تأکید کردند . به طور کلی بیشتر مقالات پیرامون حمایت اجتماعی اشاره داشتند که حمایت اجتماعی به عنوان یک سپر در مقابل تأثیرات زیان آور جسمی و روانی فشارهای زندگی عمل می کند(نوریس،۲۰۰۹:صص۱۵-۱۴).
تامپسون (۱۹۹۵) برای حمایت اجتماعی کارکردهای زیر را بیان کرده است: ضربه گیری در برابر استرس ها، دسترسی به اطلاعات، خدمات و منابع مادی، کسب مهارت، مشاوره و ارائه راهکار و راهنمایی، نظارت، کنترل اجتماعی (خیراله پورص۷۸:صص۶۱-۵۹) .
کارکردهای حمایت اجتماعی در سه گروه کلی عبارتند از:
- کمک محسوس : در هنگام فشارهای روانی ، خانواده و دوستان می توانند خدمات و امکانات خوبی را در اختیار فرد قرار دهند.
- اطلاعات : منابع حمایتی نظیر دوستان و خانواده با ارائه راهکارها و پیشنهاداتی درخصوص فشار روانی ایجاد شده، در مقابل فشار روانی فرد را قادر به مقابله می نمایند .
- حمایت هیجانی : اطمینان فرد نسبت به این امر که برای دیگران ارزشمند است ، در زمان رویارویی با فشار و استرس که عزت نفس اغلب کاهش می یابد ، به او کمک می کند که با دلگرمی بیشتری با فشار روانی کنار بیاید .اغلب مطالعات و تحقیقات در زمینه حمایت اجتماعی ، تأثیر مبادلات عاطفی را مورد توجه قرار داده اند. این مطالعات نشان می دهند که داشتن رابطه نزدیک و خصوصی با کسی برای کاهش و یا از بین بردن تأثیر عوامل استرس زا ،بسیار اهمیت دارد (تاسیگ،۱۳۸۶:ص۷۰) .
۲-۲-۱-۴عوامل مؤثردر بهره مندی از حمایت اجتماعی
عوامل متعددی در تعیین بهره مندی از حمایت اجتماعی مؤثرند.بعضی از این عوامل به خود فرد مربوط می شوند (عوامل درون فردی) ؛ به عنوان نمونه خلق و خوی فرد ، تعیین کننده اینست که فرد، گیرنده یا دهنده حمایت باشد (سارافینو،۱۳۸۴:ص ۲۴۳) . افراد از لحاظ میزان نیاز و علاقه به روابط اجتماعی متفاوت هستند و احتمال برخورداری و نیز ارائه حمایت اجتماعی توسط آنهایی که بیشتر درصدد برقراری ارتباط با دیگران می باشند ، بیشتر است. فردی که اجتماعی نباشد، به دیگران کمک نکند و اجازه ندهد دیگران بفهمند که به کمک نیاز دارد ، احتمالاً از حمایتی برخوردار نخواهد شد. بعضی افراد آنقدر که لازم است، جسارت کمک طلبیدن را ندارند ، یا نمی خواهند مزاحم دیگران شوند ، یا می خواهند مستقل شوند، یا نمی دانند که از چه کسی کمک بخواهند ، یا نمی توانند به کسی اطمینان کنند.
یکی دیگر از عوامل تعیین کننده بهره مندی از حمایت اجتماعی، ساختار شبکه اجتماعی فرد ، یعنی پیوندهایی است که فرد با اعضای خانواده و جامعه خود دارد (سارافینو،۱۳۸۴:ص ۱۸۰) . مطالعات گسترده در مورد حمایت اجتماعی نشان داده است که به طور مشخص خویشاوندان ، دوستان ، همسایگان و همکاران به عنوان منابع مهمی هستند که می توان در صورت نیاز به کمک آنها مراجعه کرد. پیوندهای گوناگون- که از نظر وسعت ، میزان صمیمیت ، تعداد ارتباطات و نزدیکی متفاوت هستند- حمایت های اجتماعی مختلفی را برای اعضای شبکه فراهم می سازند . بنابراین تنوع روابط ، طیف وسیعی ازحمایت های متنوع را برای افراد فراهم می آورد و این حمایت های اجتماعی افراد را قادر می سازد تا توانایی رویارویی با مشکلات روزمره زندگی و بحران های زندگی را داشته باشند و به خوبی آنها را سپری کنند.
میزان حمایت اجتماعی که افراد دریافت می کنند ، همچنین به جنس و گروه فرهنگی اجتماعی آنان بستگی دارد.برخی شواهد نشان می دهد که زنان در مقایسه با مردان ، کمتر از همسرانشان از حمایت برخوردار می شوند و برای کسب حمایت اجتماعی ، بیشتر به دوستان زن خود تکیه می کنند (سارافینو،۱۳۸۴،ص ۱۸۱) .
تحقیقات نشان داده است ، افرادی که با وقایع استرس زا به خوبی کنار می آیند ،بیشتر امکان دارد که دیگران را به خود جذب کنند و احتمال دوری دیگران از آنها بسیار اندک است. در حالی که آن گروه از افراد که در مقابله با استرس مشکل دارند ،چنین نیستند؛ این بدین معناست که افرادی که بیش از همه به حمایت اجتماعی نیاز دارند، کمتر احتمال دارد که از آن بهره مند شوند. (سارافینو،۱۳۸۴،ص ۲۴۳)
۲-۲-۱-۵ نظریه های حمایت اجتماعی
۱٫۵٫۱٫۲٫۲تئوری های شکل گیری روابط
بسیاری از محققان رابطه را به عنوان عنصر مبنایی حمایت اجتماعی می دانند و میزان برخورداری افراد از حمایت اجتماعی را براساس داشتن رابطه با دیگران و درگیری در آن بر حسب شدت رابطه ، ارزیابی می نمایند . از این رو قبل از پرداختن به تئوری های اصلی حمایت اجتماعی ، ضرورت دارد تئوری هایی که چگونگی شکل گیری روابط منتقل کننده منابع اجتماعی را تبیین می کنند، مورد بررسی قرار گرفته شوند.
این تئوری ها در یک دسته بندی کلی در ۵ طبقه قرار می گیرند ،که عبارتند از: رویکرد های مبادله و انصاف، رویکرد رشد مرحله ای رابطه،رویکرد علی تعاملی، رویکرد تقویت، رویکرد هماهنگی شناختی
۱٫۱٫۵٫۱٫۲٫۲ رویکرد های مبادله و انصاف :
در این رویکرد ، معیار حفظ و تداوم روابط، میزان داده ها و ستانده های آنهاست و افراد علاقمند هستند که بین آنچه که در یک رابطه هزینه می کنند و آنچه که از آن دریافت می نمایند ، توازن برقرار باشد . از تئوری های مربوط به این رویکرد ؛ می توان به تئوری وابستگی متقابل کلی و تیبات[۶]، تئوری انصاف هاتفیلد[۷] و مدل سرمایه گذاری راسبالت[۸] اشاره کرد.
- تئوری وابستگی متقابل کلی و تیبات
در اکثر تئوری های مبادله،اصلی ترین فرض اینست که برای تحقق نتیجه رضایت بخش از یک رابطه، باید پاداش های هر دو طرف رابطه، بیشتر از هزینه هایی باشد که آنها متحمل می شوند. از دیدگاه کلی و تیبات ، افراد برای ارزیابی رضایتبخش بودن رابطه خود با دیگران ، از معیار سطح مقایسه استفاده می کنند . سطح مقایسه معیاریست که منعکس کننده کیفیت نتایجی است که فرد احساس می کند در یک رابطه استحقاق به دست آوردن آنها را دارد و در نهایت براساس همین معیار ، تصمیم به ادامه و یا ترک رابطه را می نماید (پرلمن و فهر : (Perlman and Fehr,1989
کلی و تیبات در ارتباط با احتمال ترک کردن رابطه، اصطلاح وابستگی [۹] را بکار می برند.وابستگی تابعی است از نتایج رابطه منهای سطح مقایسه برای جانشین های رابطه. اگر پس از ارزیابی نتایج رابطه کمتر از سطح مقایسه باشد، به احتمال بیشتری فرد رابطه را رها خواهد کرد و هر چه احتمال ترک رابطه بیشتر باشد ، نشان دهنده وابستگی کمتر فرد به آن رابطه خواهد بود(قدسی.۱۳۸۲: ص۶۹).
- تئوری انصاف هاتفیلد
در این تئوری نیز فرض اصلی اینست که افراد در روابطشان سعی می کنند ، حداکثر نتیجه را به دست بیاورند (والستر و دیگران :Walster,et .1978 (.طبق این تئوری افراد علاقه دارند که نتیجه رابطه را برای خود با نتیجه آن برای طرف دیگر رابطه مقایسه کنند."رابطه منصفانه رابطه ایست که در آن فرد احساس کند که نسبت داده/ نتیجه[۱۰] هایش با نسبت داده / نتیجه های طرف مقابل رابطه مشابه باشد"(همان:ص۷۰).
به اعتقاد نظریه پردازان تئوری انصاف ، چنانچه یک طرف رابطه به دنبال حداکثر سازی نتایج رابطه برای خود باشد، در طرف دیگر احساس ناخرسندی و کمبود ایجاد خواهد شد.در چنین شرایطی فرد ناراضی از رابطه،به طرق مختلفی از جمله تلاش برای تغییر نتایج رابطه، استفاده از مکانیزم روانی متقاعد کردن و ترک رابطه، درصدد اعاده انصاف بر می آید.
- مدل سرمایه گذاری راسبالت
این مدل در واقع مدل بسط یافته تئوری تیبات و کلی با توجه به مفاهیم تعهد و رضایت است (Rusbult,1980) . راسبالت در چهارچوب رویکرد وابستگی متقابل عنوان می کند که رضایت افراد از یک رابطه در سه حالت افزایش پاداش ها ، کاهش هزینه ها و کمتر شدن انتظارات شخصی آنها ، بیشتر می شود . براساس پیش بینی نظریه پرداز این مدل، اگر فرد جانشین های ضعیفی برای رابطه فعلی خود داشته باشد، به آن رابطه متعهد تر می گردد.راسبالت در مدل خود ، فراتر از تئوری مبادله عنوان می کند که تعهد نیز در رابطه می تواند متأثر از سرمایه گذاری ( منابعی نظیر پول، وقت و انرژی عاطفی ) باشد؛ هرچه سرمایه گذاری در یک رابطه سنگین تر، تعهد فرد به آن بیشتر.از نظر او سرمایه گذاری به علت ماهیتی که دارد و به سادگی قابل جدا شدن از رابطه نیست ، از پاداش و هزینه متمایز می باشد.سرمایه گذاری با فسخ رابطه از بین می رود و یا به لحاظ مقدار به طور قابل توجهی کاهش می یابد . از این رو سرمایه گذاری ها با افزایش دادن هزینه فسخ رابطه ، به حفظ آن کمک نموده و میزان تعهد را افزایش می دهد ( قدسی،۱۳۸۲: ص ۷۲) .
۲٫۱٫۵٫۱٫۲٫۲رویکرد رشد مرحله ای رابطه
در این رویکرد، فرآیند ایجاد و رشد رابطه مورد توجه قرار می گیرد . فرآیند ایجاد رابطه به صورت تدریجی و مرحله ای در نظر گرفته می شود و برای ارتقاء از یک مرحله به مرحله دیگر متغیرهایی را دخیل می کند. از تئوری های مربوط به این رویکرد ؛ می توان به مدل شکل گیری و گسترش رابطه لوینگر و استوک[۱۱]، تئوری نفوذ اجتماعی آلتمن و تیلور[۱۲] اشاره کرد.
- مدل شکل گیری و گسترش رابطه لوینگر و استوک
در این مدل فرض اینست که کلیه روابط در طیفی نظری از عدم رابطه تا رابطه کامل قرار دارند.این طیف مراحل مختلفی را شامل می شود:
- مرحله صفر: افراد از وجود هم اطلاعی ندارند و هیچ تماس و رابطه ای وجود ندارد.
- مرحله یک: یکی از طرفین رابطه نسبت به دیگری شناخت و آگاهی دارد، اما هنوز رابطه ای برقرار نشده است .
- مرحله دو: بین طرفین تعامل و ارتباطی رسمی متأثر از هنجارها و نقشهای اجتماعی وجود دارد .
- مرحله سه: طرفین رابطه در اثر تعاملاتی که کمتر رسمی هستند،در تجارب یکدیگر سهیم می شوند و اشتراکاتی پیدا می کنند.
شکل ۲‑۱ طیف شکل گیری و گسترش رابطه لوینگر و اسنوک
در این مدل در سیر مراحل فوق متغیرهایی از جمله همجواری فیزیکی ، نزدیکی اجتماعی ، تشابه نگرش ها ، مکمل بودن نیازها و سطح خود افشاسازی ، دخالت دارند ( قدسی.۱۳۸۲: صص۷۵-۷۴ ) .
- . تئوری نفوذ اجتماعی آلتمن و تیلور
این تئوری بیان می کند که شکل گیری رابطه و ایجاد دوستی، فرآیندی تدریجی است.طبق تئوری نفوذ ، فرد بعد از برقراری تعامل ، نتایج آن را با توجه به انتظارات پیش از تعامل و جانشین های رابطه در دسترس، ارزیابی می نماید و رابطه طی فرآیندی مستمر از ارزیابی و پیش بینی ، رشد می یابد . به نظر آلتمن و تیلور ، پایدارترین و نزدیک ترین روابط ، روابطی اند که به آهستگی و طی تعاملات مکرر رشد کرده باشند(قدسی.۱۳۸۲: ص۷۸).
چهار مرحله رشد رابطه که توسط آلتمن و تیلور تعیین شده است ، در شکل زیر دیده می شود:
شکل ۲‑۲ مراحل رشد رابطه آلتمن و تیلور
در مرحله مبادلات پایدار، طرفین رابطه با توجه به شناخت کامل از یکدیگر ، با هم تعامل خود انگیخته دارند و می توانند احساسات و رفتار احتمالی طرف دیگر را سریعاً تفسیر و پیش بینی کنند .
۳٫۱٫۵٫۱٫۲٫۲ رویکرد علی تعاملی
این رویکرد به توضیح وابستگی علی روابط نزدیک می پردازد.در این رویکرد شرایط علی ساختاری مؤثر در رابطه در سطوح محیطهای اجتماعی، فیزیکی و… در نظر گرفته می شود. تئوری مربوط به این رویکرد، مدل علی تعاملی زوجی[۱۳] است.
مدل علی تعاملی زوجی:
در این مدل که به تبیین روابط نزدیک[۱۴] می پردازد ، این موضوع مطرح می شود که درگیری فرد در روابط نزدیک با همسر ، خویشاوندان و دوستان ، عواطف ، افکار و کنش های او را تحت تأثیر قرار می دهد . در این نوع روابط ، وابستگی متقابل که در برگیرنده اتصالات علی متقابل در عواطف ، افکار و کنشهای طرفین رابطه است، اثر تعیین کننده ای بر جهت دهی رفتار فرد دارد ، به نحوی که رفتار یک طرف رابطه ،بر رفتار طرف مقابل مؤثر است و بالعکس . براساس این مدل رابطه نزدیک مانند دوستی یا ازدواج، رابطه ایست که دارای اتصالات متقابل نسبتاً مکرر ، متنوع ، قوی و با دوام در عاطفه ، افکار و کنش هاست (قدسی،۱۳۸۲: ص۷۳) . سطح بالای نزدیک بودن در یک رابطه دلالت بر این دارد که طرفین رابطه قادر به اثرگذاری عمیق بر یکدیگرند و طرح ها، اهداف و رفتار آنها با هم ارتباط علی بیشتری دارد و توانایی مستقل عمل کردن آنها کمتر است.
۱٫۱٫۵٫۱٫۲٫۲ رویکرد تقویت
در این رویکرد ، پاداش به عنوان عامل اصلی ایجاد کننده و حفظ کننده رابطه مورد توجه قرار می گیرد و براساس آن هرچه رابطه ای پاداش دهنده تر باشد، فرد بیشتر خود را در آن رابطه درگیر می نماید . تئوری مربوط به این رویکرد،شرطی سازی کلاسیک لات و لات[۱۵] است.
مدل شرطی سازی کلاسیک لات و لات:
این رویکرد مبتنی بر اصول شرطی سازی کلاسیک به ویژه روش هول- اسپنس[۱۶] است . فرض اصلی رویکرد اینست که دوست داشتن یک شخص ناشی از شرایطی می شود که فرد، پاداش را در حضور آن فرد، صرف نظر از رابطه بین آن شخص و موقعیت پاداش دهنده، تجربه کند . از این لحاظ فرد ، شخص یا اشخاصی را که در هنگام پاداش گرفتن او حضور داشته اند، دوست خواهد داشت .
۵٫۱٫۵٫۱٫۲٫۲ رویکرد هماهنگی شناختی
این رویکرد تشکیل رابطه را مبتنی بر هماهنگی شناختی و عنصر اساسی برای تداوم و حفظ آن را همین توازن شناختی می داند.تئوری سازماندهی شناختی هایدر[۱۷] و تئوری توازن نیوکامب [۱۸]، مربوط به این رویکرد هستند .
- تئوری سازماندهی شناختی هایدر
فرض اصلی در این تئوری آنست که نگرشهای یک فرد به افراد دیگر و نگرشهای او به اشیاء ، دارای خواص مشابهی است . هایدر به ارتباط بین ادراک کننده P ، شخص دیگر Oو یک شیئ X می پردازد. این سیستم اغلب در یک نمودار مثلثی ارائه می شود که در آن P و O در بالا و X در پائین قرار می گیرند و در میان آنها خطوط ترسیم می شود . از نظر هایدر حالت توازن در این نمودار ، در صورتی که همه خطوط روابط ممکن بین P ، OوX مثبت و یا دو رابطه منفی و یکی مثبت باشد، برقرار می شود.همچنین با این بیان ، تئوری خود را روشن می نماید که اگر P ، O را دوست داشته باشد و O هم X را ، در آن صورت P باید نگرشی مثبت بهX داشته باشد.
- تئوری توازن نیوکامب
در مدل نیوکامب،مؤلفه ها و اجزای تشکیل دهنده مثلث توازن ( که در تئوری هایدر نیز مطرح شده است) به طور انحصاری تعریف می شود . نیوکامب در تئوری خود نه تنها علایم روابط بلکه شدت نگرشها و جاذبه را نیز مورد توجه قرار می دهد.
[۱] . Barrera,M.J & Ainlay,S.L
[۲] . Kobb
[۳] . House
[۴]. Thoits
[۵]. Cassel
[۶]. . Kelley and Thibaut’s interdependence theory
[۷] . Hatfield’s equity theory
[۸] . Russbult’s investment model
[۹] . dependency
[۱۰] . input/outcome
[۱۱] . Levinger and Snoek
[۱۲] . Altman and Talyor’s theory of social penetration
[۱۳] . Causal model of pair interaction
[۱۴] . close relation
[۱۵] . Lott and Lott classical conditioning approach
[۱۶] . Hull_Spence
[۱۷] . Heider theory of cognitive organization
[۱۸] . Newcomb’s balance theory