۱-۱-مقدمه ۳ ۱-۲- بیان مسئله ۶ ۱-۳- ضرورت و اهمیت ۱۲ ۱-۴- کنکاشی بر موجودیت شهرهای جدید ۱۴ ۱-۴-۱-تعاریف و گونهشناسی شهر جدید ۱۴ ۱-۴-۲- دیدگاههای نظری درباره شهرهای جدید ۱۶ ۱-۴-۳- شهرهای جدید در جهان ۱۷ ۱-۴-۵- شهرهای جدید در ایران ۱۸ ۱-۵- معرفی محدودههای مورد مطالعه ۲۲ ۱-۵-۱- شهرجدید صدرا ۲۲ ۱-۵-۲- الگوی توسعه شهری ۲۳ ۱-۵-۳- اهداف شهر جدید صدرا ۲۳ ۱-۵-۴- شهر جدید عالیشهر ۲۴ ۲-۴-۵- اهداف شهر جدید عالیشهر ۲۵ ۱-۴- اهداف پژوهش ۲۵ ۱-۴-۱- هدف کلی ۲۵ ۱-۴-۲- اهداف جزئی ۲۵ ۱-۵- سؤالات تحقیق ۲۵ فصل دوم ۲-۱- مقدمه ۲۹ ۲-۲- پژوهشهای پیشین ۳۰ ۲-۲-۱- مطالعات داخلی ۳۰ ۲-۲-۲- مطالعات خارجی ۳۲ ۲-۲-۳- بررسی پیشینه تحقیق ۳۵ ۲-۳- مبانی نظری ۳۶ ۲-۳-۱- متغیرهای مستقل ۳۶ ۲-۳-۱-۱- حس مکان ۳۶ ۲-۳-۱- ۲- هویّت مکان ۳۹ ۲-۳-۱-۳- تعلّق مکان ۴۱ ۲-۳-۱-۳-۱- اسکنل و گیفورد ۴۱ ۲-۳-۱-۳-۲- میلیگان ۴۲ ۲-۳-۱-۳-۳- هرناندز ۴۲ ۲-۳-۱-۳-۴- کاساردا و جانویتز ۴۴ ۲-۳-۱-۳-۵- براون و ورنر ۴۵ ۲-۳-۱-۴- احساس امنیت اجتماعی ۴۶ ۲-۳-۱-۴-۱- بوزان ۴۶ ۲-۳-۱-۴-۲- ویور ۴۷ ۲-۳-۱-۵- سرزندگی شهری ۴۹ ۲-۳-۱-۵-۱- لاندری ۴۹ ۲-۳-۱-۵-۲- پامیر ۵۰ ۲-۳-۱-۵-۳- جین جیکوبز ۵۱ ۲-۳-۱-۵-۴- راب کریر ۵۲ ۲-۳-۱-۵-۵- جان مونتگومری ۵۳ ۲-۳-۱-۵-۶- یان گل ۵۴ ۲-۳-۱-۶- سرمایه اجتماعی ۵۵ ۲ -۳-۱-۶-۱- نان لین ۵۵ ۲-۳-۱-۶-۲- فوکویاما ۵۶ ۲-۳-۱-۶-۳- پاتنام ۵۷ ۲-۳-۲- متغیر وابسته: رضایت از کیفیّت زندگی شهری ۵۸ ۲-۳-۲-۱- امریگو و اراگونس ۵۸ ۲-۳-۲-۲- میچلسون ۵۹ ۲-۳-۳- مدلهای کیفیّت زندگی شهری ۶۰ ۲-۳-۳-۱- عبدالمحیط و همکاران ۶۰ ۲-۳-۳-۲- داس ۶۱ ۲-۳-۳-۳- شافرو همکاران ۶۲ ۲-۳-۳-۴- سراجالدین و همکاران ۶۳ ۲-۳-۳-۵- سانتوس و مارتینز ۶۴ ۲-۳-۳-۶- اولنگین و همکاران ۶۵ ۲-۳-۳-۷- مدل مککریا و همکاران ۶۶ ۲-۳-۳-۸- محمد مصطفی ۶۷ ۲-۴- چارچوب نظری تحقیق ۶۸ ۲-۵- فرضیات پژوهش ۷۲ فصل سوم ۳-۱- مقدمه ۷۵ ۳-۲- روش تحقیق ۷۶ ۳-۳- جامعه آماری ۷۷ ۳-۴- روش نمونه گیری ۷۷ ۳-۵- حجم نمونه ۷۸ ۳-۶- واحد تحلیل ۷۹ ۳-۷- روش گردآوری داده ها ۷۹ ۳-۸- تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها ۸۰ ۳-۸-۱- متغیر وابسته ۸۰ ۳-۸-۲- متغیرهای مستقل ۸۱ ۳-۸-۲-۱- احساس امنیت ۸۱ ۳-۸-۲-۲- هویّت شهری ۸۱ ۳-۸-۲-۳- حس تعلّق مکان ۸۳ ۳-۸-۲-۴- سرزندگی شهری ۸۳ ۳-۸-۲-۵- سرمایه اجتماعی ۸۴ ۳-۹- سنجش اعتبار و روایی پرسشنامه ۸۵ ۳-۹-۱- اعتبار ۸۵ ۳-۹-۲- روایی ۸۵ ۳- 10- روش تجزیه و تحلیل داده ها ۸۶ ۳-۱۱- روشهای سنجش کیفیّت زندگی شهری ۸۷ فصل چهارم ۴-۱- مقدمه ۹۱ ۴-۲- آمارهای توصیفی ۹۲ ۴-۲-۱- سیمای کلی جامعه ۹۲ ۴-۲-۲- محل تمرکز اشتغال (درون شهری- برون شهری) ۹۳ ۴-۲-۳- مهمترین دلیل اقامت ۹۴ ۴-۲-۴- سکونتگاه قبلی ۹۵ ۴-۲-۵- رضایت از محل سکونت ۹۵ ۴-۲-۶- تمایل به مهاجرت ۹۸ ۴-۲-۷- دلیل تمایل به مهاجرت معکوس ۹۹ ۴-۲-۸- رفت و آمد به مادر شهر ۱۰۱ ۴-۲-۹- مهمترین جذابیت و مزیتهای مادر شهر ۱۰۲ ۴-۲-۱۰- مهمترین تفاوتهای شهر جدید با مادرشهر ۱۰۳ ۴-۲-۱۱- میزان تعلّق مکان ۱۰۴ ۴-۲-۱۲- میزان سرزندگی شهری ۱۰۵ ۴-۲-۱۳- میزان هویّت شهری ۱۰۸ ۴-۲-۱۴- مؤلفه های هویّت شهری ۱۰۸ ۴-۲-۱۵- میزان سرمایه اجتماعی ۱۱۴ ۴-۲-۱۶- رضایت از کیفیّت زندگی شهری ۱۱۶ ۴-۲-۱۷- توزیع نرمال متغیر وابسته (میزان رضایت از کیفیّت زندگی شهری) ۱۱۷ ۴-۲-۱۸- مشکلات ۱۱۸ ۴-۲-۱۹- نیازها ۱۲۲ ۴-۳- آمار استنباطی ۱۲۷ ۴-۳-۱- تفاوت میانگینها ۱۲۷ ۴-۳- ۲- تجزیه و تحلیلهای دو متغیره ۱۳۰ ۴-۳- ۲-۱- فرضیه اول: حس تعلّق مکانی و میزان رضایت از کیفیّت زندگی شهری ۱۳۰ ۴-۳-۲-۲- فرضیه دوم: سرزندگی شهری و رضایت از کیفیّت زندگی شهری 131 4-3-2-3- فرضیه سوم: احساس امنیت اجتماعی و رضایت از کیفیّت زندگی شهری ۱۳۲ ۴-۳- ۳- تجزیه و تحلیل چندمتغیره ۱۳۳ ۴-۳-۳-۱- فرضیه چهارم: به نظر میرسد مدت سکونت از طریق تعلّق مکانی که ایجاد می کند بر افزایش رضایت از کیفیّت زندگی شهری تأثیر میگذارد. 134 4-3-3-2- فرضیه پنجم: به نظر میرسد هویّت شهری از طریق تعلّق مکانی که ایجاد میکند بر افزایش رضایت از کیفیّت زندگی شهری تأثیر میگذارد. 136 4-3-3- 3- فرضیه ششم: به نظر میرسد سرمایه اجتماعی از طریق احساس امنیتی که ایجاد می کند بر افزایش رضایت از کیفیّت زندگی شهری تأثیر میگذارد. ۱۳۹ ۴-۵- قابلیتها و تنگناهای مؤثر بر رضایت شهروندان صدرا و عالیشهر 141 فصل پنجم ۵-۱مقدمه ۱۵۱ ۵-۲ خلاصه روند پژوهش ۱۵۲ ۵-۳ نتایج توصیفی ۱۵۳ ۵-۴ نتایج استنباطی ۱۵۶ ۵-۵ محدودیتهای پژوهش ۱۶۱ ۵-۶ پیشنهادات ۱۶۲ ۵-۷ پیشنهادات کاربردی ۱۶۲ ۵-۸ پیشنهادهای پژوهشی ۱۶۳ مقدمه شهرها همواره تحت تأثیر نیروها و عوامل گوناگونی شکل گرفته و گسترش مییابند. شهر در اساس پدیدهای اقتصادی اجتماعی و جمعیتی است و انسانها برای کار و زندگی و ارتباطات، در پهنهای محدود و کما بیش متراکم گرد هم میآیند و کم کم شهر را پدید میآورند. شهرها با تحولات اجتماعی، تغییرات جمعیتی، تغییرات اقتصادی و نوآوریها، با افزایش جمعیت به شدت توسعه مییابد و نظام و سازمان کالبدی شهرها دستخوش تغییرات اساسی میشود که یکی از پیامدهای این تغییرات، ایجاد شهرهای جدید است. شهرهای جدید پس از جنگ جهانی دوم الگویی برای کمک به حل مشکلات اجتماعی، اقتصادی و محیطی شهرهای بزرگ بودند. این الگو، توزیع جمعیت و اشتغال را در کل فضا ارائه داد. ایده شهرهای جدید نه فقط در کشورهایی که به سرعت شهرنشین شدند، بلکه برای ایجاد سازماندهی فضایی، جذب سرریزهای جمعیتی، کنترل رشد مادرشهرها، عدم تخریب زمینهای کشاورزی و توسعه نواحی عقب افتاده، ایجاد فضای مناسب برای اسکان کارگران بخش صنعت و تمرکززدایی ایجاد شد. در کشور ایران نیز به دلیل رشد شتابان مطلب دیگری از سایت : بایگانیهای رشته حقوق - علم سرا - دنیای علم و تکنولوژی جمعیت، تراکم بیش از اندازه جمعیت در کلانشهرها، عدم تجهیز فضاهای شهری متناسب با رشد جمعیت و عدم رشد زیرساختها، احداث شهرهای جدید در دستور کار وزارت مسکن و شهرسازی قرار گرفت. برنامه ریزی شهرهای جدید در پاسخ به شرایط اجتماعی و اقتصادی بارها جرح و تعدیل شده است. در حال حاضر در مورد موفقیت یا عدم موفقیت این برنامه اظهارات متفاوتی وجود دارد. وزارت مسکن و شهرسازی و خصوصاً شرکت عمران شهرهای جدید بر موفقیت این برنامه تأکید دارند و از سوی دیگر منتقدان و متخصصان در مورد عدم کارایی و عدم موفقیت این سیاست، نظریات متعددی را ارائه دادهاند. این شهرها با توجه به ویژگیهای خاصی که دارند، از لحاظ کیفیّت محیطی دچار مشکلاتی ازجمله امنیت، دسترسی، سرزندگی، هویّت شهری و از همه مهمتر تعلّق مکان شده اند و عوامل سازنده کیفیّت محیط در این شهرها عملکرد مناسبی نداشته و در رضایتمندی مردم از محیط زندگیشان تأثیر منفی داشته است، به طوریکه همواره شاهد اسکان اقشار کم درآمد و مهاجرت معکوس در این شهرها هستیم. و سکونتگاههایی را به وجود آورده است که نیازهای روزانه شهروندان را برآورده نمیسازد و موجب نارضایتی آنها شده است. مفهوم کیفیّت زندگی که از دهه۱۹۶۰به ادبیات طراحی شهری کشورهای در حال توسعه وارد شده است؛ مفهومی است که برای شهروندان ارزش بیشتری قائل میشود. شهر را مکانی برای بودن و زیستن در نظر میگیرد. بنابراین، بازشناسی رضایت از کیفیّت زندگی شهری می تواند پیامد نامطلوب بیتوجهی به اصول و معیارهای کیفیّت محیط و نقشی که این معیارها در ارزیابی مثبت یا منفی نسبت به وضعیت سکونت خود دارند را ترمیم کند. در چنین شرایطی بررسی عملکرد شهرهای جدید و بازبینی نتایج حاصل از میزان رضایتمندی شهروندان از محیط زندگی ضروری به نظر میرسد. بنابراین، در این پژوهش تلاش شد، میزان رضایتمندی و عواملی که به طور مستقیم و غیر مستقیم رضایتمندی از کیفیّت زندگی را در ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، تحت تأثیر قرار میدهد، در دو شهر جدید صدرا و عالیشهر به طور تطبیقی مورد مطالعه قرار گیرد. به این منظور مجموع فرایند پژوهش در پنج فصل تنظیم گردید که عبارتند از: ۱- فصل اول: بیان مسئله، ضرورت و اهمیت موضوع، کنکاشی بر شهرهای جدید و اهداف کلی و جزئی تحقیق. ۲- پیشینه داخلی و خارجی مرتبط با رضایتمندی و شهرهای جدید، مبانی و چارچوب نظری تحقیق. ۳- روشناسی تحقیق اعم از حجم نمونه، جامعه آماری، تعاریف عملیاتی و نظری متغیرها، روایی و پایای. ۴- نتایج توصیفی در قالب فراوانی، درصد، میانگین و نمودار و جداول و نتایج استنباطی شامل استفاده از آزمونهای t دو نمونه مستقل برای سنجش تفاوت میانگینهای متغیرها در شهر جدید عالیشهر و صدرا، رگرسیون دو متغیره و تحلیل مسیر.۵- نحوه فرایند انجام تحقیق، تحلیل از مجموع نتایج توصیفی و استنباطی، محدودیتهای پژوهشی و در نهایت ارائه راهکارها و پیشنهادات کاربردی در جهت بهبود وضعیت ساکنین و پیشنهادات پژوهشی برای انجام مطالعات بعدی صورت گرفته است. ۱-۲- بیان مسئله رشد جمعیت در شهرها و به ویژه در کلان شهرها مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی فراوانی برای ساکنین به دنبال داشته است. تراکم جمعیت در این کلان شهرها سرطانگونه و هزینه های گسترش عمودی و افقی و نیز هزینه های ناشی از حل مشکلات کلان شهرها نیز بسیار بود. در پاسخ به این مسائل، ایجاد شهرهای جدید[۱] یکی از سیاستهای راهحلی برای تعادلبخشی و تمرکززدایی جمعیت کلان شهرها بود که توسط وزارت مسکن و شهرسازی در نیمه دوم سال ۱۳۶۰ در دست اقدام قرار گرفت. هدف این شهرها در طرح جامع شهرهای جدید جذب سرریز جمعیت تعریف شده است، هدفی که یکی از دغدغههای مهم مدیریت این شهرها است و از مؤلفههای مهمیکه میتواند به این هدف کمک کند، رضایتمندی ساکنین از کیفیّت خدمات ارائه شده است. به عبارتی میزان جذب جمعیت در نوشهرها با باور مردم، نحوه استقبال متقاضیان و درجه مطلوبیّت خدمات شهری ارتباط دارد، از سوی دیگر پس از شروع اسکان، شهروندان شهر جدید متقاضی تمام خدمات، به صورت یکجا و همزمان و با کیفیّت شهر مادر هستند، یعنی متقاضیان زمین و مسکن در شهرهای جدید، مسکن به هر شکلی را نمیخواهند و وجود حداقلی از تجهیزات شهری، مسکن متناسب و خدمات عمومی و رفاهی را خواستارند. بربی و وایز[۲] معتقدند که یکی از عواملی که مردم از انتخاب شهرهای جدید احساس رضایت میکنند، ارضای هدفهای عمدهای است که خانوادهها با نقل مکان به شهر جدید درصدد دستیابی به آنها هستند (زبردست، جهانشاهلو،۱۳۸۶: ۱۰-۹).
هدف از انجام این پژوهش، بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج است. این پژوهش به روش پیمایشی و از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر زمان، مقطعی انجام گرفته است. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه معلمان متوسطه شهر یاسوج اعم از زن و مرد که تعدادشان ۹۲۳ نفر بوده است و شامل ۴۸۱ مرد و ۴۴۲ زن است با بهره گرفتن از نمونه گیری طبقه بندی متناسب با حجم انتخاب شده اند. پس از جمع آوری اطلاعات در قالب پرسشنامه، داده ها به کمک نرم افزار SPSS در قالب جداول توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. براساس یافته های تحقیق نشان داده شده که بین متغیرهای مستقل(احساس محرومیت نسبی، احساس عدالت اجتماعی، احساس بیگانگی اجتماعی) و متغیرهای زمینه ای(سابقه کاری، رشته تحصیلی) و بی رمقی اجتماعی معلمان رابطه معناداری وجود دارد و در حالی که بین متغبرهای (پایگاه اقتصادی،اجتماعی،سن، جنس) با بی رمقی اجتماعی آنان رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج حاصل از رگرسیون نشان میدهد که قویترین رابطه(همبستگی)، مربوط به متغیربیگانگی اجتماعی و بعد از آن محرومیت عاطفی بوده و در رده های بعد سابقه خدمت، رشته تحصیلی معلمان و. قرار گرفتهاند. و متغیرهای وارد شده در تحلیل رگرسیون، توانسته اند ۴۱ درصد از تغییرات متغیر وابسته یعنی بیرمقی اجتماعی را تبیین کنند. کلید واژه ها: احساس محرومیت نسبی، بیرمقی اجتماعی، احساس عدالت اجتماعی، احساس بیگانگی اجتماعی، معلمان شهر یاسوج. فهرست مطالب عنوان صفحه فصل اول: کلیات تحقیق ۱ـ۱ـ مقدمه. ۲ ۱ـ۲ـ بیان مسئله. ۳ ۱ـ۳ـ اهمیت و ضرورت. ۷ ۱ـ۴ـ اهداف. ۸ ۱ـ۵ـ سؤالات تحقیق ۸ فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق ۲ـ۱ـ مرور برادبیات تحقیق ۱۱ ۲ـ۲ـ پیشینه تحقیق ۱۱ ۲-۲-۱- تحقیقات خارجی ۱۱ ۲-۲-۲- تحقیقات داخلی ۱۳ ۲ـ۲ـ۳ـ جمع بندی پایه های تجربی ۱۶ ۲ـ۳ـ بی تفاوتی ۱۷ ۲ـ۳ـ۱ـ تاریخچه. ۱۸ ۲ـ۳ـ۲ـ بی تفاوتی در اصطلاحات مذهبی و رایج ۱۹ ۲ـ۴ـ نظریه های پژوهش. ۱۹ ۲ـ۵ـ دیدگاه روانشناختی در مورد بی رمقی ۲۰ مسلش و لیتر. ۲۲ ۲ـ۶ـ دیدگاه جامعه شناختی در مورد بی رمقی ۲۳ ۲ـ۷ـ نظریات و اندیشمندان علوم اجتماعی ۲۴ ۲ـ۸ـ نظریه های محرومیت نسبی ۳۷ ۲ـ۹ـ عدالت از دیدگاه فمینیسم ها ودیگر نظریه پردازان. ۳۸ ۲ـ۱۰ـ نظریات و اندیشمندان روانشناسان اجتماعی ۴۳ ۲ـ۱۱ـ نظریه برابری ۴۹ ۲ـ۱۲ـ نظریه عدالت سازمانی ۴۹ ۲ـ۱۳ـ نظریه محرومیت نسبی ۵۱ ۲ـ۱۴ـ الگوی علیت اجتماعی ۵۴ ۲ـ۱۶ـ نظریه یادگیری اجتماعی ۵۵ فصل سوم:روش تحقیق ۳ـ۱ـ مقدمه. ۶۵ ۳ـ۲ـ روش تحقیق ۶۵ ۳ـ۴ـ حجم نمونه. ۶۶ ۳ـ۵ـ روش نمونه گیری ۶۶ ۳ـ۶ـ واحد تحلیل ۶۷ ۳ـ۷ـ اعتبار پژوهش. ۶۷ ۳ـ ۸ ـ پایایی پژوهش. ۶۷ ۳ـ۹ـ تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها ۶۹ ۳ـ۹ـ۱ـ متغیر وابسته پژوهش بی تفاوتی اجتماعی ۶۹ ۳ـ۹ـ۲ـ بیگانگی اجتماعی ۷۰ ۳ـ۹ـ۳ـ محرومیت نسبی ۷۳ ۳ـ۹ـ۴ـ تحصیلات. ۷۵ ۳ـ۹ـ۵ـ پایگاه اقتصادی/ اجتماعی ۷۵ ۳ـ۹ـ۶ـ عدالت اجتماعی ۷۵ ۳ـ۱۰ـ روش تجزیه و تحلیل اطلاعات. ۷۷ فصل چهارم: یافته های تحقیق ۴ـ۱ـ مقدمه. ۸۰ ۴ـ۲ـ آمار توصیفی ۸۱ جدول: ۴-۱- توزیع فراوانی پاسخگویان با توجه به متغیرهای زمینه ای ۸۱ ۴ـ۲ـ۱ـ آمارهای متغیر توصیفی و مستقل ۸۳ ۴ـ۳ـآمار استنباطی ۸۶ فصل پنجم: جمع بندی و نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات ۵ـ۱ـ مقدمه. ۹۷ ۵ـ۲ـ بحث پیرامون ویژگی های فردی آزمودنیها ۹۷ ۵ـ۳ـ بحث پیرامون امار استباطی تحقیق ۹۹ ۵ـ۴ـ پیشنهادهای پژوهشی ۱۰۷ ۵ـ۵ـ پیشنهادهای اجرایی ۱۰۷ ۵-۶- محدودیت ها و تنگناهای تحقیق ۱۱۰ منابع و مأخذ۱۱۲ ضمائم و پرسشنامه .۱۲۰ مقدمه در میان نهادها و ساختارهای اجتماعی، نهاد آموزش و پرورش، اولویت و اهمیت بیشتری دارد و در درون این نهاد، اولویت اول باید به معلمان تعلق بگیرد.چون کارگزاران اصلی تعلیم و تربیت معلمان هستند و تحقق اهداف متعالی نظام تعلیم و تربیت با واسطه معلمان صورت می گیرد(مهر محمدی، ۱۳۷۹؛ نقل از آرام، ۱۳۹۰: ۷۸).آموزش و پرورش در درجه اول مهارت ها و نگرش های لازم را برای رشد و توسعه موجب می شود و در درجه دوم قابلیتهای لازم را برای سازگاری و انعطاف در برابری رویکردهای جدید و درگیر شدن با تغییرات تکنولوژی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی فراهم سازد. امروزه در بین جامعه شناسان و صاحب نظران مباحث توسعه، کمتر کسی است که به اهمیت نقش معلمان و آموزش و پرورش نپرداخته باشد.اغلب صاحب نظران و متفکران مسائل تربیتی و آموزش بر این نظرند که معلمان، بزرگ ترین و مهم ترین عامل مؤثر در جریان تعلیم و تربیت هستند بنابراین بیهوده نیست که گفته شود شالوده و اساس یک سیستم آموزشی موفق را معلمان تشکیل می دهند. اولین قدم در جهت رسیدن به کادر آموزشی موفق، درک عواملی است که بر کیفیت فعالیت معلمان مؤثر است. یکی از این عوامل رضایت شغلی است. کسانی که رضایت داشته باشند، کار خود را بهتر انجام می دهند. در مشاغلی مانند شغل معلمی که فرد شاغل ارتباط تنگاتنگی با گیرندگان خدمت دارند، فشارهای زیادی به شخص ارائه کننده خدمت وارد میشود و از این رو شخص دچار تحلیل رفتگی شغلی(بی رمقی) مینماید. در این مطالعه برآنیم تا عوامل اجتماعی مؤثر بر بی رمقی احتماعی معلمان شهر یاسوج را مورد واکاوی قرار دهیم. ۱ـ۲ـ بیان مسئله بررسی و سنجش میزان و منشأ و پدیداری آسیب شناختی جامعه، و وقوف علمی نسبت به میزان گستره و علل آنها، از مسائل با اهمیت جامعه شناسان در یک قرن اخیر بوده است؛ این قاعده عام، در مورد کشور ایران که مصداق بارزی از یک جامعه در حال عبور از مظاهر سنت به اشکال مدرن است، و در این گذر تاریخی با حوادث و مسائل گوناگون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی روبرو بوده و هست، مشهودتر به نظر می رسد. برخی از محققان ایرانی معتقدند جوامع موسوم به “جهان سوم”، نظیر ایران در شرایط آنومیک، به صورت حاد یا مزمن به سر میبرند و به تعبیر امیل دورکیم، این وضعیت آنومیک اغلب در فرایند گذار شتابان از جامعه پیش مدرن به مدرن و در نتیجه جریانهای نوسازی پدید میآید؛ وضعیت پیچیدهای که با بیهنجاری یا ضعف هنجاری و تعارض همراه است.(صداقتی فر، ۱۳۹۰: ۶) بیرمقی نوعی از خود بیگانگی است که ناشی از عوامل استرس آفرینی است که خود این عوامل ریشه در ساختارهای اجتماعی جامعه و ساختارهای سازمانی مدرسه دارندو به همین دلیل، جامعه شناسان برای کاهش احساس بیرمقی، به تغییرات ساختاری و سازمانی توجه دارند(دورکین،۱۹۹۷؛ نقل از شارع پور، ۱۳۸۶). مسلش تحلیلرفتگی(بی رمقی) را دارای سه بعد فرسودگی[۱]، بی تفاوتی[۲](یا بیشخصیتی) و احساس عدم کارایی[۳] میداند. فرسودگی، احساس خستگی و درماندگی شدید در اثر کار زیاد میباشد، بی تفاوتی نگرش سرد و منفعلانه به کار است، به طوری که فرد علاقه خود را نسبت به کار از دست داده و روز به روز کار برای او بیمعنا میگردد. در عدم کارایی فرد احساس می کند که شایستگی لازم برای انجام کارهایش را نداشته و نمی تواند کارهای خود را در سازمان به درستی به اتمام برساند(اسچوفل و باکر، ۲۰۰۴). فشار روانی شدید ناشی از ماهیت، نوع و یا وضعیت نامناسب کار، به پیدایش حالتی در کارکنان منجر میشود که تحلیل رفتگی یا بی رمقی نامیده شده است. فرویدنبرگ(۱۳۸۰) اعتقاد دارد که تحلیل رفتگی و بی رمقی، کاهش یافتن انرژی است. تحلیل رفتگی، وازدگی و درماندگی در برابر تقاضایی بیش از حدی است که هم فرد ممکن است بر خود اعمال کند و هم از بیرون می تواند بر فرد اعمال شده باشد که در نتیجه انرژی فرد و سازکارهای تطابق و منابع و نیروی داخلی او را تخلیه می کند.این پدیده یک حالت احساسی است که با ازدیاد فشار به فرد دست می دهد و سرانجام انگیزه، نگرش و رفتارش را تحت تاثیر قرار می دهد(کهندل ودیگران، ۱۳۸۹: ۶۱-۷۸).فجین و همکارانش(۱۹۹۱)، به این نتیجه رسیدند که سه عامل مربوط به شرایط شغلی که بیشتر بر تحلیل رفتگی(بی رمقی) معلمان تأثیر میگذارد، عبارت است از حقوق کم، محدودیتهای بوروکراتیک و محدودیتهای نقش).فجین[۴]، ۱۹۹۱: ۶۹- ۷۷). طبق نظر صاحب نظران جامعه شناسی، ما در این تحقیق و پژوهش«بی رمقی اجتماعی» را معادل«بی تفاوتی اجتماعی» فرض میکنیم. پدیدهای مانند بی تفاوتی اجتماعی، بیانگر بی احساسی، بدبینی، بی میلی و به عبارت بهتر نوعی افسردگی اجتماعی[۵] است. از این در منظری آسیب شناختی، بی تفاوتی در جامعه نوعی بیماری اجتماعی شناخته میشود همانگونه که در نقطه مقابل آن، هرگونه اعتنای اجتماعی و نوع دوستی در حیات فردی و اجتماعی، نشانه پویایی و سلامت اجتماعی[۶]است (صداقتی فرد، محسن تبریزی،۱۳۹۰: ۲). به عنوان یکی از پدیدههای اجتماعی عنوان میشود که در فرهنگ اکثر کشورهای دنیا در قالب یک مسأله اجتماعی شناخته شده و عمومیت پیدا کرده است. کناره گیری افراد و بی توجهی آنها نسبت به محیط اطراف، دلسردی و بیگانگی نسبت به مسایل اجتماعی از موضوعاتی هستند که در محافل اجتماعی و سیاسی مورد توجه بسیاری از اندیشمندان اجتماعی بوده به طوری که بی توجهی نسبت به این موارد بسترسازی بی تفاوتی و نهایتاً احساس پوچی[۷] در بین افراد جامعه به حساب آمده است(روزنبرگ، ۱۹۵۵: ۳۴۹). بی تفاوتی و یا بیتوجهی انسانها به اجتماع پیرامون، با مسئولیت ناشناسی اجتماعی که ایجاد می کند، به نوعی می تواند باعث پدیدار شدن رفتار و کردار ضد اجتماعی در افراد جامعه شود. حالتی که علاوه بر بی اعتمادی و بی تعادلیهای اجتماعی و حتی فردی، رقابتهای ناعادلانه ایجاد می کند و به بیگانگی فرهنگی و پایمال شدن ارزشهای اجتماعی میانجامد. گوشهگیری و احساس جدا شدن از کلیه جریانها و رخدادهای زندگی، وجهی از بیگانگی است که در آن انسان در فضایی کاملاً جدا از همه چیز، در جهان درونی غرق، و بدون توجه به دیگران حیات میگذراند(صداقتی فرد، ۱۳۹۰: ۲۱). رابرت مرتن “بیتفاوتی” را معادل با کناره گیری افراد دانسته و آن را به این صورت تعریف میکند که: بی تفاوتی یعنی نفی هر دو طرف طیف(اهداف و شیوه های نهایی شده) توسط افراد جامعه، زمانی که همه اهداف و هم شیوه های نهادی شده در جامعه مورد قبول افراد جامعه نباشد در این صورت بی تفاوتی رخ می دهد(مرتن، ۱۹۶۸: ۲۴۳). آبرل[۸] و همکارانش معتقدند در هر جامعه ای شرایط بنیادین وجود دارد که در صورت عدم وجود آنها، جامعه به جای نخواهد ماند؛ یکی از مهمترین این عوامل، این است که جمعیت یک جامعه، بیتفاوت شود و این برای آن جامعه تهدیدی جدی به شمار میرود تا آن جا که همه ساختارهای جامعه را تحت تأثیر قرار خواهد داد برخی از بخشهای جامعه همیشه در برخی موارد، ممکن است چنان بیتفاوت گردد که اجزای گوناگون سازنده جامعه، از عملکرد بیفتد و سرانجام، تمام جامعه فرو ریزد(ریتزر، ۱۳۷۴: ۱۲۸ـ۱۲۷). از این رو، دلسردی و بی اعتنایی افراد و گروه های مختلف اجتماعی تحت تأثیر بیگانگی باعث ایجاد شکنندگی در ساختار اجتماعی شده و اعضای شبکه اجتماعی نسبت به فرایندهای اجتماعی بدبین و دچار بیماری ناامیدی نسبت به آینده و انزوای اجتماعی به دور از هرگونه ارتباط اجتماعی میشوند لذا فردی که نسبت به جامعه به طور عام و نظام اجتماعی ـ سیاسی به طور خاص احساس خصومت می کند، احتمال دارد که از همه انواع مشارکت کناره گیری کرده و به صف افرادی که کاملاً بی تفاوت هستند بپیوندد (راش، ۱۳۸۱: ۱۲۹). بی علاقه بودن انسان به مسائل اجتماعی و سیاسی در قالب “درگیری روان شناختی” از بی طرفی و بی تفاوتی آنها در رابطه با مسائل عمومی به شکل یک درگیری اجتماعی از جمله مباحث مهمی به شمار میآید که در تحلیلهای سیاسی و اجتماعی(در جوامع غربی و در کشورهای در حال توسعه) مورد توجهمیباشد اهمیت بی تفاوتی اجتماعی در جامعه به حدی در بین نظریهپردازان دیدگاه های مختلف نظری نمود پیدا کرده است که سیدنی وربا و سایر اندیشمندان این حوزه از علم چنین استدلال کرده اند که شکل گیری اجتماع و فرایندهای داده و ستانده در ارتباط با آن در گرو وجود افرادی است که به عنوان عاملین اجتماع شناخته شده اند. به عبارتی این افراد با حضور در محافل اجتماعی و ابراز علاقه، انگیزه لازم را جهت توجه نمودن به مسائل مختلف اجتماعی داشته در واقع به عنوان عاملین اجتماع ظاهر شوند. همچنین مترادف با این اندیشه، آنها خاطرنشان کرده اند که در داخل همین اجتماع شبکهای، بخشی از افراد جامعه نیز هستند که نسبت به افراد جامعه و مسائل پیرامون آن کمتر اظهارعلاقه می کنند و با کنارهگیری از مشارکت در مسائل عمومی، به شکل منزوی ظاهر شده و به حکم افرادی درجامعه انسانی به حیات خود تداوم می بخشند که با عنوان بی تفاوت شناخته می شوند (چن و زانگ[۹]، ۱۹۹۹: ۲۸۲- ۲۸۳). با توجه به اینکه خودم با معلمان برخورد داشتم دو سال به شغل شریف معلمی در مدارس مشغول بودم این مشکل را درمعلمان احساس کردم ودر صدد رفیع این مشکل برآمدم، معلمان احساس می کنند تأثیری بر وقایع و تصمیم گیریهای سازمان آموزش پرورش ندارند و سازمان نسبت به اوضاع اقتصادی/اجتماعی آنها بی توجه است؛ این شرایط باعث بی انگیزگی و احساس عدم تأثیرگذاری و عدم کارایی آنها شده است. و کمتر در فعالیتهای اجتماعی/سیاسی شرکت می کنند، همکاری نکردن سازمان آموزش و پرورش و اولیای دانش آموزان با معلمان برای پیشرفت علمی دانش اموزان باعث بی تفاوتی و بی رمقی و بی انگیزگی آنها می شود و معلمان کمتر به پیشرفت علمی دانش آموزان توجه می کنند که در آینده عرصه علمی کشور با مشکل روبرو خواهد شد. توجه کردن و بها دادن سازمان آموزش و پرورش و همکاری اولیاء دانش آموزان با معلمان موجب اعتماد به نفس معلمان خواهد شد و زمینه پیشرفت علمی دانش آموزان را فراهم خواهند آورد. طبق آنچه که ذکر شد و با توجه به اینکه بخشی از جمعیت شهری یاسوج را گروه معلمان تشکیل میدهد، و از آنجا که احساس بی رمقی اجتماعی و بیتفاوتی اجتماعی در افراد و معلمان میتواند پیامدهای مختلف فردی، اجتماعی، روانی و . داشته باشد، بنابراین لازم است میزان و ابعاد بی رمقی اجتماعی و بی تفاوتی، و همچنین عوامل اجتماعی مرتبط با آن به عنوان یک مسئله و معضل اجتماعی/فرهنگی، بررسی و پیگیری شود.در واقع مساله اصلی اینست که آیا بین عوامل اجتماعی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟ ۱ـ۳ـ اهمیت و ضرورت از آنجا که قشر معلمان در معرض آسیب و چالشهای اجتماعی قرار دارد لذا پرداختن به این مسئله از ابعاد اجتماعی، روانشناختی، فرهنگی، اقتصادی و . ضروری به نظر میرسد. و توجه نکردن به این قشر از جامعه موجب آسیبهای جدی به جامعه میشود و باعث کندی و پیشرفت در عرصههای علمی، توجه نکردن دانش آموزان به علم و ارزش های جامعه خواهد شد. پیامدهای بی رمقی و بی تفاوتی اجتماعی معلمان فقط به سطح روانشناختی و ابعاد فردی محدود نمی شود بلکه در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع نیز اختلال ایجاد می کند. پس بنابراین تشخیص میزان بی تفاوتی اجتماعی در بین افراد در یک جامعه اعم از دیگر شرایط تسهیل کننده آن جامعه موجب آسیبهای جدی به جامعه می شود و باعث کندی و عدم پیشرفت در عرصههای علمی، توجه نکردن دانش آموزان به علم و ارزشهای جامعه خواهد شد. محیط مدرسه و غیر مدرسه می تواند در توسعه اجتماعی و سیاسی نقش مهمی ایفا نمایید و نتایج بدست آمده بیانگر این است که بدون توجه به انگیزه، علایق و گرایش اعضای یک شبکه اجتماعی در رابطه با مسائل خاص و نظرخواهی از آنها نم مطلب دیگری از سایت : پایان نامه نوآوری محصول:مزایای مدیریت دانش یتوان انتظار بهبود اجتماعی را در روند اجتماعی داشت. اهمیت موضوع حاضر به اندازه ای است که: الف) بدون توجه به میزان بی تفاوتی و بی رمقی و نوع آن، توسعه اجتماعی در جامعه دچار نقصان خواهد بود. ب) مورد توجه قراردادن افراد بی تفاوت، زمینه را برای تقویت روحیه اثربخشی در افراد و توانایی آنها برای تفکر در مورد مسائل اجتماعی و نظرخواهی در مورد آن را به وجود می آورد. پ) بی تفاوت بودن افراد نسبت به محیطی که در آن زندگی می کنند، باعث دلسردی و بی اعتنایی نست به کمیت و کیفیت آن به لحاظ مدیریتی، ارتباطی و . می شود. ج) بی تفاوتی اجتماعی باعث بدبینی، بی اعتمادی و بیگانگی، احساس بیمعنایی، بی قدرتی، بی هنجاری و . میشود. موارد اشاره شده در بالا، و مطالعه بر روی موضوع مربوطه را جلوه گر ساخته و محقق و محققان را ملزم میگرداند تا فرایند اجتماعی شدن افراد را در رابطه با مبحث اجتماعی/سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مورد تفحص و شناسایی مسائل مربوطه با مباحث فوق زمینه مساعد برای حضور و رفع و کناره گیری مدنی افراد جامعه را فراهم آورد. ۱ـ۴ـ اهداف اهداف اصلی ۱ـ بررسی بی رمقی اجتماعی در بین معلمان متوسطه شهر یاسوج. ۲ـ بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر بی رمقی اجتماعی در بین معلمان متوسطه شهر یاسوج. اهداف فرعی تحقیق -بررسی رابطه میزان احساس محرومیت نسبی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج. ـ بررسی رابطه میزان بیرمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج براساس پایگاه اجتماعی/ اقتصادی. -بررسی رابطه میزان احساس بیگانگی اجتماعی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج. – بررسی رابطه میزان احساس عدالت اجتماعی وبی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج. ـ بررسی رابطه میزان بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهریاسوج براساس جنسیت. ـ بررسی رابطه میزان بیرمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج براساس میزان تحصیلات. ـ بررسی رابطه میزان بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج براساس سن. ـ بررسی رابطه میزان بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج براساس تأهل(متأهل/ مجرد). ـ بررسی رابطه میزانبی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج براساس سابقه خدمت. ـ بررسی رابطه میزان بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج براساس رشته تحصیلی. ۱ـ۵ـ سؤالات تحقیق سؤالات اصلی آیا بین عوامل اجتماعی و بیرمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟ سؤالات فرعی -آیا بین احساس محرومیت نسبی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟ ـ آیا بین پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟ -آیا بین احساس بیگانگی اجتماعی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟ -آیا بین احساس عدالت اجتماعی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟ ـ آیا بین جنس و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج تفاوت وجود دارد؟ ـ آیا بین میزان تحصیلات و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟
عنوان صفحه فصل اول: کلیات تحقیق چکیده. ۱ ۱-۱- مقدمه. ۳ ۱-۲- موضوع پژوهش ۴ ۱-۳- اهمیت سرمایهی اجتماعی ۵ ۱-۴- سرمایهی اجتماعی در جهان و ایران ۶ ۱-۵- بیان مسئله. ۷ ۱-۶- ضرورت و اهمیت تحقیق ۹ ۱-۷- هدف تحقیق ۱۰ ۱-۸- سئوالات پژوهش ۱۱ ۱-۹- فرضیه های تحقیق ۱۲ ۱-۱۰- تعریف مفاهیم اصلی تحقیق ۱۳ فصل دوم: ادبیات تحقیق ۲-۱- مقدمه ۲۲ ۲-۲- مبانی نظری تحقیق مفاهیم سرمایهی اجتماعی و ابعاد آن. ۲۴ ۲-۲-۱- شبکهی اعتماد ۲۵ ۲-۲-۲-۱- اعتماد اجتماعی. ۲۵ ۲-۲-۲-۱-۱- انواع اعتماد. ۲۵ ۲-۲-۲- انسجام اجتماعی. ۲۷ ۲-۲-۳- جامعهی مدنی. ۲۷ ۲-۲-۴- مشارکت اجتماعی ۲۷ ۲-۲-۵- ماهیت و منشاء سرمایهی اجتماعی ۲۸ ۲-۲-۶- هنجارها و ارزش ها ۲۸ ۲-۲-۷- شبکه ها. ۲۹ ۲-۳- نظریات جامعه شناسانه در مورد سرمایهی اجتماعی. ۳۰ ۲-۳-۱-نظریه جیمز کلمن. ۳۱ ۲-۳-۲- نظریه کلاس افه و سوزان فوش. ۳۴ ۲-۳-۳- نظریه پیر بوردیو. ۳۴ ۲-۳-۴- نظریه مایکل ولکاک و دیپا نارایان. ۳۶ ۲-۳-۴-کارکرد و هدف سرمایهی اجتماعی ۳۸ ۲-۳-۵- نظریه فرانسیس فوکویاما ۳۹ ۲-۴- جرم و انحرافات اجتماعی. ۴۴ ۲-۴-۱- انواع جرم ۴۵ ۲-۴-۲- نظریههای انحرافات. ۴۶ ۲-۴-۲-۱- تئوری فشار ۴۸ ۲-۴-۲-۱-۱- مرتن. ۴۸ ۲-۴-۲-۱-۲- کلوارد و اهلین ۴۸ ۲-۴-۲-۱-۳- نظریه بیسازمانی اجتماعی. ۵۲ ۲-۴-۲-۱-۴- دور کیم ۵۳ ۲-۴-۲-۱-۵- نظریه خرده فرهنگی کوهن ۵۳ ۲-۴-۲-۱-۶- نظریه فرایند کنترل اجتماعی ۵۴ ۲-۵- چارچوب نظری تحقیق ۵۶ ۲-۶- مروری بر تحقیقات انجام شده. ۵۹ ۲-۶-۱- تحقیقات داخلی ۶۰ ۲-۶-۲- تحقیقات خارجی.۶۲ فصل سوم: روش شناسی تحقیق ۳-۱- مقدمه. ۶۸ ۳-۲- روش تحقیق ۷۰ ۳-۳- جامعه آماری ۷۰ ۳-۴-قلمرو مکانی تحقیق. ۷۰ ۳-۵- روش نمونه گیری حجم نمونه ۷۱ ۳-۶- تکنیک تجزیه و تحلیل یافته ها ۷۱ ۳-۷- اعتبار(روایی) ابزار تحقیق ۷۲ ۳-۸- اعتماد(پایایی) ابزار تحقیق. ۷۲ فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها ۴-۱- یافتههای توصیفی. ۷۶ ۴-۲- یافتههای تحلیلی ۷۹ فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات ۵-۱- مقدمه ۸۸ ۵-۲- یافتهها و نتایج کلی تحقیق ۹۰ ۵-۳- بحث و نتیجه گیری. ۹۱ ۵-۴- ارائهی راهکارها ۹۴ ۵-۵- پیشنهادات. ۹۴ ۵-۵- محدودیتها وموانع تحقیق. ۹۸ منابع تحقیق ۱۰۰ ضمایم. ۱۰۶ چکیده هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی رابطهی سرمایهی اجتماعی و میزان گرایش به ارتکاب جرم در بین دانش آموزان دبیرستانی شهر گمیشان میباشد. پس از طرح سوال آغازین و ارائه اهداف پژوهش، جهت انجام چارچوب نظری تحقیق از نظریه های جامعه شناختی استفاده شد. در این مسیر از نظریههای جیمز کلمن، کلاس افه و سوزان فوش، پیر بوردیو، مایکل ولکاک و دیپا نارایان، فوکویاما، و . شناسایی شد و بر این اساس نظریه کلمن، پاتنام و پیر بوردیو به عنوان تئوری محوری پژوهش انتخاب گردید. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر گمیشان در سال تحصیلی ۹۰-۹۱ می باشد. دادههای این تحقیق، از نمونه ۱۷۸ نفری از دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر گمیشان گردآوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که بین دختران و پسران بر حسب ارتکاب جرم تفاوت معناداری وجود ندارد. بین مشارکت اجتماعی، سرمایهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، کنترل اجتماعی، پیوند اجتماعی، میزان رعایت هنجارهای اجتماعی و میزان گرایش به ارتکاب جرم رابطه معنادار منفی وجود دارد. کلید واژه: مشارکت اجتماعی، سرمایهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، کنترل اجتماعی، پیوند اجتماعی، میزان رعایت هنجارهای اجتماعی، میزان گرایش به ارتکاب جرم ۱-۱- مقدمه آدمی در کشاکش زندگی فردی واجتماعی و به منظور بهرهمندی از مواهب آن سرمایهیهای متعددی را به کار میگیرد که از آن جمله میتوان به سرمایهی فیزیکی، سرمایهی انسانی، سرمایهی فرهنگی، سرمایهی اجتماعی و سرمایهی سیاسی اشاره کرد. سرمایهی فیزیکی ناظر بر پدیدههایی همچون منابع طبیعی، ثروت، درآمد، ماشین آلات، مستغلات و نظایر اینها است. سرمایهی انسانی ناظر بر میزان تحصیلات، معلومات، سطح دانش عمومی، آموزشها و مهارتهای کاری و امثال اینها است، اگرچه سرمایهی فیزیکی نیستند، اما قابلیت تبدیل به آن را دارند. سرمایهی فرهنگی، ناظر بر نوع پرورش فرهنگی فرد است و به مسائلی نظیر نگاه آینده نگر، نظم شخصی، پر کاری، اهمیت قائل شدن برای تحصیلات و برنامهریزی و ارج نهادن به کسب دستاوردهای اقتصادی گفته میشود. برخلاف سرمایهی انسانی که ماهیتی فردی و اکتسابی دارد و محصول تلاشی خودآگاهانه است، سرمایهی فرهنگی ماهیتی جمعی دارد و به صورت ناخودآگاه و از طریق محیط خانوادگی و اجتماعی به درون روح و شخصیت افراد رسوخ میکند. با وجود این، هر دوی آنها در این خصوصیات مشترکند. یعنی قابلیت تبدیل شدن به سرمایهی فیزیکی را دارند. سرمایهی سیاسی ناظر بر تعامل متقابل فرد و نظام سیاسی است.آنچه که به کارایی بیشتر حکومت داری منجر میشود اعتماد افراد به نظام حکومتی و مشارکت در امور سیاسی است. مجموعه این موارد شکل دهنده سرمایهی سیاسی است. اهمیت آن در زندگی انسان امروزی از آن جهت رو به افزایش است که امورات سیاسی و حکومتی تمام ساحت زندگی انسان مدرن را در بر گرفته است و از همین زاویه است که اهمیت تأثیرگذاری رسانههای جمعی برشکل دهی نگرشهای فردی به امور سیاسی و اجتماعی روشن میشود. چرا که مهمترین ابزار مورد استفاده حکومتها در تعامل با اعضای جامعه سیاسی رسانههای جمعی است. بعضاً این تأثیرگذاری از حدود تعاملات نظام سیاسی و فرد فراتر رفته و روابط انسانی اعضای یک جامعه را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. نهایتاً سرمایهی اجتماعی نوع چهارم سرمایه، اشاره به منابعی دارد که افراد به واسطهی حضور یا تعلق به یک گروه اجتماعی به آنها دسترسی دارد. این گروه میتواند به بزرگی ملت و یا به کوچکی خانواده باشد. منابع نیز میتوانند پدیدههای ملموسی همچون پول، مسکن، شغل، حمایت اجتماعی و یا امکانات غیر ملموس همچون اطلاعات مفید، مشاوره فکری و آرامش روحی باشند. فرد دارای سرمایهی اجتماعی زیاد، کسی است که دارای روابط وسیعتر، صمیمیت و اعتماد قابل توجه و عمیق است، و بالاخره افرادی که دوستانشان و یا افرادی که با آنها در ارتباطند دارای میزان قابل توجهی از سرمایهی فیزیکی، انسانی و یا فرهنگی باشند. با توجه به آنچه گفته شد، میتوان گفت: سرمایهی اجتماعی از تجمع و تعامل سرمایهیهای فیزیکی، انسانی و فرهنگی زاده و بارور میشود و بستر حرکت جامعه را به سوی آینده میسازد. سرمایهی اجتماعی را معمولاً مجموعه ای از هنجارهای نظم بخش دانستهاند که اعضای گروهی که همکاری و تعاون بین آنها وجود دارد که در آن سهیماند. پیوند اجتماعی، اعتماد، همبستگی گروهی، پایبندی به تعهدات و همیاری جزء شاخصهای عمدهی سرمایهی اجتماعی محسوب میشوند. به این ترتیب سرمایهی اجتماعی به نحوی متناظر با نظم اجتماعی است افزایش ان تقویت نظم و کاهش آن حاکی از وجود انحرافات اجتماعی، جرم وجنایت، فروپاشی خانواده، مصرف مواد مخدر، خود کشی و امثال آن است. بنابراین چنان چه سرمایهی اجتماعی به معنی وجود هنجارهای رفتاری مبتنی بر تشریک مساعی باشد، کج رفتارهای اجتماعی نیز نشانهی فقدان سرمایهی اجتماعی است (صدیق سروستانی، ۱۳۸۷: ۲۴۵). ۱-۲- موضوع پژوهش موضوع پژوهش حاضر بررسی رابطهی سرمایهی اجتماعی و میزان گرایش به ارتکاب جرم در بین دانش آموزان دبیرستانی شهر گمیشان میباشد. ۱-۳- اهمیت سرمایهی اجتماعی مفهوم سرمایهی اجتماعی در سالهای اخیر در حوزههای گوناگون علوم اجتماعی، اقتصاد و اخیراً در علوم سیاسی مطرح شده است. سرمایهیاجتماعی عبارت است از ارتباطات و شبکههای اجتماعیای که میتوانند حس همکاری و اطمینان را در میان افراد یک جامعه پدید آورند. در این میان نباید از نقش نهادهای مدنی و دمکراتیک و نیز نقش دولت در گشودن چنین فضاهایی غافل شد. به هر روی، امروز بر جامعهشناسان ثابت شده که یکی از ابعاد مهم هر توسعهای توجه به سرمایهیهای اجتماعی است. از اینرو سرمایهیاجتماعی، یکی از مهمترین شاخصههای رشد و توسعه هر جامعهای به شمار میآید. انسان به طور ذاتی در تعامل با دیگران نیازهای خود را برطرف ساخته و گذران امور میکند. اثرات این کنشهای متقابل در نقش آنها تا حدی است که حذف آن، زندگی را غیر ممکن میسازد. اما در این میان دانشمندان علوم اجتماعی با نگرشی کنجکاوانه در جوامع به شناسایی این کنشها پرداخته و به مجموع عواملی پی بردهاند که آن را سرمایهیاجتماعی نامیدهاند. مفهوم سرمایهیاجتماعی در برگیرنده مفاهیمی همچون اعتماد، همکاری و همیاری میان اعضای یک گروه یا یک جامعه است که نظام هدفمندی را شکل میدهند و آنها را در جهت دستیابی به هدفهای ارزشمند هدایت میکند. از اینرو، شناخت عوامل موثر در تقویت یا تضعیف سرمایهی اجتماعی میتواند در گسترش ابعاد سرمایهی اجتماعی کمک کرده و موجب افزایش عملکرد اجتماعی و اقتصادی افراد در جوامع شود. مفهوم سرمایهی اجتماعی ، بستر مناسبی برای بهرهوری سرمایهی انسانی و فیزیکی و راهی برای نیل به موفقیت قلمداد میشود امروزه سرمایهی اجتماعی نقشی بسیار مهمتر از سرمایهی فیزیکی و انسانی در جوامع ایفا میکند و شبکههای روابط جمعی و گروهی انسجام بخش میان انسانها و سازمانهاست. از اینرو در غیاب سرمایهی اجتماعی، سایر سرمایهیها اثربخشی خود را از دست میدهند و بدون سرمایهی اجتماعی پیمودن راههای توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی ناهموار و دشوار میشود (مبشری،۱۳۸۷، ۱۶). ۱-۴- سرمایهی اجتماعی در جهان و ایران سرمایهی اجتماعى حلقه مفقودهاى است براى پاسخ به این سؤال که چرا برخى از کشورهاى پیشرفته و برخى از کشورها عقب افتادهاند. مفهوم سرمایهی اجتماعى در کنار سرمایههاى مالى و انسانى قابل توضیح و تبیین است. تامپسون استاد دانشگاه انگلستان معتقد است دولتى که نتواند مهارتها و دانش زمانش را توسعه دهد و از آن بهر ه بردارى کند توانایى توسعه را نخواهد داشت. بنابراین یکى از سرمایهیها، سرمایهیی انسانى، یعنى میزان آمار رشد تخصص، معلم، دانش و تکنو لوژى است. اما در سبز فایل فرانکفورتىها و به ویژه هابرماس با نقد دنیاى صنعتى مىگویند که انسان محدود شده و در اختیار صنعت و تکنولوژى قرار گرفته است. در صورتى که تکنولوژى باید در خدمت انسان باشد. در کنار سرمایهی انسانى سرمایهی مادى و مالى نیز مطرح مىشود که انسان تنها با داشتن دانش نمىتواند به توسعه برسد و وجود منابع خام و منابع مالى نیز زمینه ساز توسعه است. اما در برخى کشورها از جمله ژاپن با وجود اینکه منابع خام و معدنى ندارند، اما پیشرفته هستند. در کشور کوبا که هیچ بىسوادى وجود ندارد اما عقب افتاده است. فرانسه بیش از دو میلیون بىسواد دارد اماپیشرفته است. اتیوپى در تحت استعمار هیچ کشورى نبوده است اما بسیار عقب افتاده است. کشورهاى اروپاى شرقى از خیل عظیم تکنولوژى برخوردارند اما در کل پیشرفته نیستند. پس یک حلقه مفقوده وجود دارد و آن سرمایهیی اجتماعى است. طى یک تحقیق علمى در دانشگاه نیویورک علت عقب ماندگى برخى از مناطق شهرى نسبت به دیگر مناطق و محلهها در آمریکا نبود خمیرمایه جامعه مدنى اعلام شده است. تشریک مساعى در کارها جهت افزایش سطح رفاه عمومى خمیر مایه جامعه مدنى را تشکیل مىدهد و همین خمیر مایه جامعه مدنى یک نوع سرمایهی اجتماعى است اگر چه به تنهایى نمىتواند عامل توسعه باشد سرمایهی مالى، سرمایهی انسانى و سرمایهی اجتماعى سه ضلع یک مثلث براى توسعه جوامع محسوب مىشوند. در جوامع غربى هر فرد عضو دهها گروه سیاسى، اجتماعى، فرهنگى، ادبى و. است و پایگاه اجتماعى افراد بواسطه تعلق به این گروهها تبیین مىشود. در این گذار سرمایههاى گذشته را نباید دور ریخت و نابود کرد اما شکلى پویاتر و نوینتر بایستى رشد کند. شوراها در صورت غیر ادارى آن جهت حل مسائل اجتماعى مفید هستند و به عنوان یک سرمایهی اجتماعى تلقى مىگردد و این سرمایهی اجتماعى نه فقط تابعى از تعدد شوراها و گروههاى مردمى است بلکه عمق و ابعاد مثبت و منفى آن نیز مورد نظر است. اگر اعتبار و ارزشهاى لازمه به این گروهها حاکم نباشد در جهت منفى به کار گرفته خواهند شد. همچنین بایستى از سرمایههاى اجتماعى سنتى جامعه ایران حداکثر بهره گرفته شود. در محیط و بسترهاى ناسالم سرمایهی اجتماعى شکل نمىگیرد. اعتماد به نظامهاى اقتصادى – اجتماعى وروابط خانوادگى لازمه و زیربناى شکل گیرى و تراکم سرمایهی اجتماعى است. شوراها در این راستا به عنوان یک حرکت تازه، جالب و جامع است که اگر معمارى خوبى در چارچوب احزاب، گروهها و سازمانهاى غیر دولتى داشته باشد به عنوان یک سرمایهی اجتماعى با ارزش مىتواند مورد استفاده قرارمى گیرد (اخترمحققی، ۱۳۸۵، ۱۲۱). ۱-۵- بیان مسئله ایدهی سرمایهی اجتماعی بر تمام محققین و متفکرین علوم اجتماعی تأثیر گذارده است البته این مفهوم به خاطر کاربردهای عملی اش توجه سیاستگذاران و دیگر علاقه مندان را به خود جلب کرده است در تمامی این رشتهها این ایده که روابط میتوانند در نقش یک منبع عمل کنند، به کرات از طریق زمینههای تجربی متفاوت مورد بررسی قرار گرفته است البته ایده اهمیت شبکههای اجتماعی همراه با هنجارهایی که آنها را در کنار هم نگه میدارند ایدهی جدیدی نیست. یک مثل قدیمی انگلیسی میگوید: «آنچه میدانید مهم نیست بلکه آنکه میشناسید مهم است» بنابراین همانطور که عقل سلیم بر اهمیت شبکهها صحه میگذارد، اهمیت شبکهها و کلاً سرمایهی اجتماعی در علوم اجتماعی هم پذیرفته و تثبیت شده است. نظریهی سرمایهی اجتماعی به طور ذاتی خیلی ساده است. ایدهی محوری آن را میتوان در واژهی «روابط» خلاصه کرد. اعضای جامعه با برقراری تماس با یکدیگر و پایدار ساختن آنها قادر به همکاری با یکدیگر میشوند و به این طریق چیزهایی را کسب میکنند که به تنهایی قادر به کسب آن نمیباشند. انسانها از طریق مجموعهای از شبکهها به هم متصل میشوند و تمایل دارند که ارزشهای مشترکی با سایر اعضای این شبکهها داشته باشند (جان فیلد، ۸،۱۳۸۸). این ایده که سرمایهی اجتماعی منافع مشهودی را به دارندگان آن باز میگرداند نیز به راحتی از طریق شواهد قابل بررسی است ولی از انجا که سرمایهی اجتماعی دارای کاربردهای متفاوتی بوده و بدیهی است که سطح شواهد تحقیق از منطقهای به منطقهی دیگر یا از فرهنگی به فرهنگ دیگر می تواند متغیر باشد. بنابراین سرمایهی اجتماعی و ابعاد آن میتواند بر میزان گرایش به جرم افراد اثر منفی یا مثبت داشته باشد و از انجا که دانش آموزان از قشرهاییاند که ممکن است جامعه پذیری آنها تحت تأثیر عوامل مختلف و گروههای رسمی یا غیر رسمی مختلفی صورت گیرد و با گروههای مختلفی از دوستان و. تعاملات اجتماعی داشته باشند. بنابراین مسئله این است که ابعاد مختلف سرمایهی اجتماعی مثل شبکههای اجتماعی دانش آموزان، اعتماد اجتماعی آنها و پذیرش هنجارهای اجتماعی و. چه اثری بر گرایش به جرم و بزهکاری در آنها میشود؟ (صدیق سروستانی،۱۳۸۶، ۲۴۴) فوکویاما[۱] در اثری که آن را پایان نظم نامیده است به کاهش فزاینهی سرمایهی اجتماعی در کشورهای صنعتی اشاره میکند واز ان به عنوان «فروپاشی بزرگ» یاد میکند (فوکویاما،۲۰۰۰: ۲). به نظر وی تاریخ زندگی بشر تاریخ تغییر و تحول در نظام هنجارهای اجتماعی است روند این تغییر با صنعتی شدن جوامع شدت گرفته و رد پارهای از موارد چنان شتابان پیش رفته که به بوی زوال برخی از نهادها و سازمانهای اجتماعی (مانند خانواده) برخاسته است. افزایش نرخ طلاق افزایش تعداد خانوادههای تک والدی و افزایش نرخ تولد کودکان نامشروع همه نشانههای محکم چنین زوالیاند در مورد جرم وجنایت هم تقریبا در همهی کشورهای صنعتی به غیر از ژاپن شاهد افزایش نرخ انواع حرایم خشونت امیز از جمله قتل، آدم ربایی، سرقت، تجاوز در دو سه دههی اخیر پایان قرن بیستم هستیم تعدا د قتل در هر یک صدهزار نفر جمعیت در ایالات متحده در سال ۱۹۵۰تنها ۵ نفر بوده که در سال ۱۹۹۴ به ۹ نفر رسیده است نرخ جرایم علیه داراییهای مردم هم در سال ۱۹۶۰ حدود ۱۹۰مورد در یکصد هزار نفر جمعیت بوده که در سال ۱۹۹۵ به نزدیک ۴۵۰ مورد رسیده است دزدی خود رو در آمریکا در سال ۱۹۸۴ بیش از ۱۲۰۰ مورد در سوئد نزدیک به ۱۸۰۰ مورد در انگلستان بیش از ۱۶۰۰ مورد در المان حدود ۱۶۰۰ مورد در کانادا بیش از ۱۴۰۰ مورد در فرانسه بیش از ۸۰۰ مورد و درذ ژاپن بیش از ۲۰۰ مورد در هر یکصد هزار نفر جمعیت گزارش شده است (فوکویاما، ۲۰۰۰، ۳). میزان قتل در امریکا حدود دو برابر فرانسه و سه برابر کشورهایی چون انگلییس آلمان سوئد و ژاپن و میزان ادم ربایی در امریکا بسیار بیشتر از این تعداد است آدم ربایی در ایالات متحده بیش از ۳۵ نفر در هر یکصد هزار نفر در سال است که حدود ۱۰ برابر از انگلیس مطلب دیگری از سایت : از ۳ نکته بعد از به روزرسانی الگوریتم گوگل غافل نشوید و ژاپن بیشتر است آزار جسمی و سواستفادهی جنسی از کودکان هم در یکی دو دههی پایانی قرن ۲۰ طبق گزارش امارهای رسمی چه در امریکا و چه سایر کشورهای صنعتی اروپای افزایش کاملا شتابانی داشته است (صدیق سروستانی ،۱۳۸۶، ۲۴۶). ۱-۶- ضرورت و اهمیت تحقیق مردمی بودن و مردمداری مانند شمشیر دو لبه است (غفاری و رمضانی،۱۳۸۸، ۱۳۷) افراد علاوه بر آنکه میتوانند سرمایهی اجتماعی خود را برای همکاری در جهت نیل به اهدافی که برای اعضای شبکه و اجتماع مفید هستند به کار برند، میتوانند آن را در جهت حصول مقاصدی که به لحاظ اجتماعی و اقتصادی مخرب هستند هم به کار گیرند. سرمایهی اجتماعی مخرب علاوه بر اینکه برای تحقق اهدافی که عموما نامطلوب هستند مورد استفاده قرار میگیرد اغلب از طریق روش های غیر قانونی از جمله «استفاده از زور یا خشونت یا فعالیتهای غیر قانونی» تقویت میگردد. در مطالعهای در بارهی دو کشور امریکای لاتین (گواتمالا وکلمبیا) مک ایوین و مرز خاطر نشان ساختند که اقلیت قابل توجهی از تمام سازمانهای اجتماعی فقط برای اعضای خودشان منافعی تولید کرده و نسبت به دیگران اعمال خشونت نمودهاند این سازمانها شامل گروه های چریکی و مبارز، باندهای محلهای، باندهای مواد مخدر و گروههای مردمی مبارزه با جرم و بی نظمی بودهاند تقریباً از بین هر پنج سازمان عضویتی که بیشتر آنها مرد سالار بودند یکی از آنها خشونت امیز بود (غفاری و رمضانی، ۱۳۸۸، ۱۴۰). سرمایهی اجتماعی را معمولاً مجموعهای از هنجارهای نظم بخش دانستهاند که اعضای گروهی که همکاری و تعاون بین آنها وجود دارد در آن سهیماند پیوند اجتماعی، اعتماد، همبستگی گروهی، پایبندی به تعهدات و همیاری جز شاخصهای عمدهی سرمایهی اجتماعی محسوب میشوند. به این ترتیب سرمایهی اجتماعی به نحوی متناظر با نظم اجتماعی است افزایش آن تقویت نظم و کاهش آن حاکی از و جود انحرافات اجتماعی، جرم وجنایت، فروپاشی خانواده، مصرف مواد مخدر، خود کشی و امثال آن است. بنابراین چنانچه سرمایهی اجتماعی به معنی وجود هنجارهای رفتاری مبتنی بر تشریک مساعی باشد، کجرفتاریهای اجتماعی نیز نشانهی فقدان سرمایهی اجتماعی است (صدیق سروستانی، ۱۳۸۷، ۲۴۵). از آنجا که پدیدههای اجتماعی معمولاً متاثر از علل و عوامل خاص و تابع شرایطی مشخص است از این رو در این تحقیق اگر به بررسی رابطهی دو متغیر مهم سرمایهی اجتماعی و گرایش به ارتکاب جرم پرداخته شود و نوع رابطهی آنها مشخص شود میتوان به پیش بینی و کنترل پرداخت و از بسیاری از کج رفتاریهای اجتماعی و رفتاری جلوگیری کرد و به تقویت سرمایهی اجتماعی در وجه مثبت آن پرداخت و از پیامدهای وجوه منفی سرمایهی اجتماعی پیشگیری کرد ۱-۷- هدف تحقیق هر پژوهش در پی رسیدن به هدف هایی است که این پژوهش نیز در پی رسیدن به هدفهای زیر است: هدف اصلی: – تعیین رابطه بین سرمایهی اجتماعی و میزان گرایش به ارتکاب جرم در بین دانش آموزان دبیرستانی شهر گمیشان. هدفهای اختصاصی: شناخت رابطهی اعتماد بین گروهی دانش آموزان دبیرستانی شهر گمیشان و میزان گرایش به ارتکاب جرم در بین آنها. شناخت رابطهی اعتماد برون گروهی دانش آموزان دبیرستانی شهر گمیشان و میزان گرایش به ارتکاب جرم در بین آنها. شناخت رابطهی میزان عضویت در گروهها و شبکههای دانش آموزان دبیرستانی شهر گمیشان و میزان گرایش به ارتکاب جرم در بین آنها. شناخت رابطهی میزان رعایت هنجارهای اجتماعی و فرهنگی دانش آموزان دبیرستانی شهر گمیشان و میزان گرایش به ارتکاب جرم در بین آنها. شناخت رابطهی میزان گرایش به رفتارهای جمعی مذهبی دانش آموزان دبیرستانی شهر گمیشان و میزان گرایش به ارتکاب جرم در بین آنها.
چشم پوشید. از آنجا که انتخابات بهعنوان بارزترین نمود کنش سیاسی شهروندان همیشه مورد توجه محققان حوزه علوم اجتماعی بوده است، مطالعۀ نقش شبکههای اجتماعی در جهتدهی و شکلدادن به رفتار انتخاباتی شهروندان نیز اهمیت ویژهای مییابد. این پژوهش چگونگی تأثیر عضویت افراد در فیسبوک را بر رفتار رأیدهی آنها درمورد انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ بررسی میکند. در این پژوهش از رهیافت کیفی استفاده کردهایم تا موضوع را از نقطه نظر خود کاربران فیسبوک مطالعه کنیم. برای این منظور از اتنوگرافی مجازی یا نتنوگرافی بهعنوان روش تحقیق استفاده کردهایم، برای جمع آوری دادهها از تکنیکهای مشاهده و مصاحبۀ عمیق و همچنین برای تحلیل دادهها از تحلیل تماتیک استفاده کردهایم. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که تکرار و بازتکرار محتواها اصلیترین مکانیسم تأثیرگذاری فیسبوک بر رفتار رأیدهی کاربران است. همچنین فیسبوک در ایران، چون در مقابل رسانههای رسمی قرار دارد، میتواند تأثیر بسزایی در انتشار محتواهای حساسیتبرانگیز بسیجکننده داشته باشد. طبق این یافتهها انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ شرایط ویژهای داشت که تأثیر فیسبوک بر رفتار رأیدهی افراد در آن بیشتر از انتخاباتهای قبل بوده و احتمالاً بیشتر از انتخاباتهای بعد خواهد بود، تأثیری که فقط محدود به کاربران فیسبوک نبوده و بر جامعۀ غیرفیسبوکی نیز تأثیر تعیینکنندهای داشته است. کلمات کلیدی: سایتهای شبکۀ اجتماعی، فیسبوک، انتخابات، رفتار رأیدهی فهرست مطالب فصل اول: کلیات پژوهش ۱ ۱.۱. بیان مسئله. ۲ ۲.۱. ضرورت پژوهش ۵ ۳.۱. اهداف پژوهش ۶ فصل دوم: ادبیات پژوهش ۸ ۱.۲. اینترنت و مشارکت سیاسی ۹ ۱.۱.۲. مکانسیمهای تأثیرگذاری ۲۱ ۲.۲. فیسبوک و مشارکت سیاسی ۳۰ ۱.۲.۲. مکانیسمهای تأثیرگذاری ۳۷ ۳.۲. جمعبندی ۴۰ فصل سوم: روششناسی پژوهش ۴۳ ۱.۳. روششناسی ۴۴ ۲.۳. روش گردآوری دادهها ۴۵ ۳.۳. روش تجزیه و تحلیل دادهها ۵۰ ۴.۳. زمان پژوهش و منابع دادهها ۵۰ ۵.۳. وثوق دادهها ۵۲ ۶.۳. اصطلاحات و مفاهیم اصلی ۵۳ فصل چهارم: گردآوری و تحلیل دادهها ۵۵ ۱.۴. مشاهده و تحلیل کامنتها ۵۶ ۱.۱.۴. خاتمی بیاید یا نیاید؟. ۵۷ ۲.۱.۴. خاتمی نمیآید، هاشمی بیاید. ۶۷ ۳.۱.۴. روحانی یا عارف؟. ۷۱ ۴.۱.۴. عارف انصراف میدهد. ۷۸ ۵.۱.۴. مرور و جمعبندی ۷۹ ۲.۴. انجام و تحلیل مصاحبهها ۸۱ ۱.۲.۴. سیاسی بودن ۸۳ ۲.۲.۴. فیسبوکی بودن ۸۴ ۳.۲.۴. استفادۀ سیاسی از فیسبوک. ۸۶ ۴.۲.۴. فیسبوک و انتخابات ۹۲. ۸۸ فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری ۱۰۰ فهرست منابع ۱۰۵ بیان مسئله گسترش و نفوذ اینترنت بین لایههای مختلف جامعه توجه جامعهشناسان را به بررسی تأثیرات اجتماعیسیاسی آن جلب کرده است. پژوهشهای متعددی تأثیر اینترنت بر هویت اجتماعی، سرمایۀ اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت سیاسی و درکل نقش اینترنت در پیشبرد دموکراسی را بررسی کردهاند. برخی از پژوهشها مانند بکشی[۱] و دیگران (۲۰۱۲)، اسمیت[۲] و دیگران (۲۰۰۹)، ژانگ[۳] و دیگران (۲۰۱۰)، ویتاک[۴] و دیگران (۲۰۱۱)، نایترینی[۵] (۲۰۱۱)، کافمن[۶] (۲۰۰۹) و وون[۷]، دآگلو[۸] و مکلئود[۹] (۲۰۱۳) روی تأثیرات مثبت آن بر اجتماع تأکید کردهاند و برخی مانند کروگر[۱۰] (۲۰۰۲)، زنوس[۱۱] و موی[۱۲] (۲۰۰۷)، کوراه[۱۳] و نیس[۱۴] (۲۰۰۹) تأثیرات منفی آن را برشمردهاند. اهمیت این موضوع در دو دهۀ اخیر با پدیدآمدن نسل دوم تکنولوژی اطلاعاتیارتباطی و تغییر کاربری اولیۀ اینترنت صورت ویژهای یافته است. در سالهای ابتدایی پیدایش، هدف استفاده از اینترنت، بیشتر سرگرمی و کسب اطلاعات بود؛ اما در سالهای اخیر، افراد از اینترنت در درجۀ اول برای گسترش ارتباطات بینشخصی خود استفاده میکنند و بهجای دریافت منفعلانۀ اطلاعات، خود در تولید محتوا مشارکت میکنند، بدون اینکه برای این کار نیاز به دانش و مهارت فنی زیادی داشته باشند (وون، ۲۰۱۳؛ کافمن، ۲۰۰۹). تکنولوژی اطلاعاتیارتباطی جدید که مهمترین آنها «سایتهای شبکۀ اجتماعی»[۱۵] هستند، امکان صورتگرفتن کارهایی چون ارتباطگیری و تعامل شبکهای وسیع با حذف مرزهای جغرافیایی، تولید محتوا، بهاشتراکگذاری آسان اطلاعات چندرسانهای و همچنین بحث بین افراد آشنا و ناآشنا باهم را فراهم کرده است. میلیونها نفر عضو این شبکهها هستند و بخش درخورتوجهی از وقت روزانۀ خود را در آنها میگذرانند. درواقع این شبکهها به بخشی از زندگی روزمرۀ این افراد تبدیل شده است، تاحدیکه گاه تشخیص مرز بین زندگی آنلاین و آفلاین آنها مشکل است. فیسبوک[۱۶]، توییتر[۱۷]، گوگلپلاس[۱۸]، یوتوب[۱۹] و اینستاگرام[۲۰] از بزرگترین سایتهای شبکۀ اجتماعی هستند که درحالحاضر فیسبوک با بیش از ۱میلیارد و ۲۰۰میلیون کاربر[۲۱] بزرگترین آنها است (فیسبوک، ۲۰۱۴). در سالهای اخیر بررسی چگونگی تأثیرات این سایت بر جامعه و ازجمله مشارکت سیاسی به یکی از مسائل روز علاقهمندان به حوزۀ رسانه و جامعه تبدیل شده است، موضوعی که این پژوهش نیز بهدنبال بررسی آن در ایران است. مسئلۀ پژوهش پیشِ رو، درک چگونگی تأثیر حیات فیسبوکی، بهعنوان بخشی از زندگی روزمرۀ افراد بر رفتار رأیدهی، بهعنوان یکی از مهمترین شکلهای مشارکت سیاسی، است. در نظر داریم این مسئله را در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ ایران بررسی کنیم؛ لذا سؤال علمی این پژوهش بدینترتیب است: چگونه عضویت افراد در فیسبوک بر رفتار رأیدهی آنها در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ ایران تأثیر گذاشته است؟ مشارکت سیاسی به آن دسته از فعالیتهای فرد گفته میشود که هدفش تأثیرگذاری مستقیم یا غیرمستقیم بر حکومت است (بردی[۲۲]، وربا[۲۳] و اسکلزمن[۲۴]، ۱۹۹۵؛ ؛ برت[۲۵] و برونتناسمیت[۲۶]، ۲۰۱۴؛ تورل[۲۷]، ۲۰۰۶؛ هارل[۲۸]، ۲۰۱۳) و رفتار رأیدهی[۲۹] یکی از قدیمیترین و مهمترین شکلهای مشارکت سیاسی است. اهمیت رأیدادن درحدی است که برخی میگویند فراتر از آن دستورالعمل روشن و ثابتی درمورد اینکه چه مشارکت دیگری برای عملکرد بهتر جامعه لازم و مطلوب است، وجود ندارد (گوستافسون[۳۰]، ۲۰۱۳). منظور از رفتار انتخاباتی، تأکید روی جنبههای فردی مشارکت و نه جنبههای کلان، مثل نرخ مشارکت است. سایتهای شبکۀ اجتماعی هم طبق تعریف، سرویسهای شبکهمحوری هستند که برای کاربر، پروفایل[۳۱] عمومی یا نیمهعمومی ایجاد میکنند و کاربر میتواند فهرست ارتباطهایش و نیز محتواهایی را که دیگران در سیستم ایجاد کردهاند، ببیند و در آنها جستجو کند (بوید[۳۲] و الیسون[۳۳]، ۲۰۰۷). درمورد محبوبیت فیسبوک در میان ۴۲میلیون کاربر ایرانی اینترنت، آمار رسمی وجود ندارد (آمارهای جهانی اینترنتی[۳۴]، ۲۰۱۲) هرچند طبق پیمایشی ۵۸درصد از کاربران ایرانیِ اینترنت بهطور منظم از فیسبوک استفاده میکنند. براساس این پژوهش سهم گوگلپلاس ۳۷درصد، کلوب[۳۵] ۱۴درصد و توییتر و لینکدین[۳۶] هرکدام ۱۲درصد است که این ارقام، محبوبیت بیشترِ فیسبوک درمقایسه با دیگر سایتهای شبکۀ اجتماعی را در ایران نشان میدهد (نولز[۳۷]، ۲۰۱۲؛ باهاتیا[۳۸]، ۲۰۱۲). ۲.۱. ضرورت پژوهش اهمیت خاص فیسبوک برای پژوهشهای جامعهشناختی را، بهجز ویژگی محبوبیت این سایت، میتوان بهسبب سه مشخصۀ متمایزش دانست: اول. فیسبوک با ارائۀ چندین ابزار در یک فضا، فرایند انتشار اطلاعات را سادهتر کرده است؛ دوم. در فیسبوک امکان دیالوگ افراد فراوانی باهم وجود دارد؛ سوم. درمقایسه با فضای آفلاین، اطلاعات در فیسبوک راحتتر و برای تعداد بیشتری از افراد دردسترس است (ونوینگاردن[۳۹]، ۲۰۱۲). محبوبیت فیسبوک و سه ویژگی ذکرشده و نیز اینکه بخشی از اطلاعات مبادلهای در این سایت بهخصوص در ایام انتخابات محتوای سیاسی دارد، اهمیت بررسی تأثیر این سایت بر رفتار انتخاباتی افراد را روشنتر میکند. این موضوع بهویژه در کشوری مانند ایران که حضور در انتخابات از معدود راههای تأثیرگذاری سیاسی است، بیشتر درخور توجه است. بررسی تأثیر فیسبوک بر رفتار انتخاباتی موضوعی است که درخصوص آن در ایران کار نشده است. اهمیت این پژوهش بهلحاظ کاربردی هم، امکان استفاده از نتایج آن از طرف نهادهای رسمی، گروهها، احزاب سیاسی و. است. فیسبوک شبکۀ اجتماعی وسیعی است که استفاده از آن درحال گسترش است و پتانسیل تأثیرگذاری بر نگرش و کنش سیاسی افراد را دارد؛ لذا هر گروه سیاسی میتواند از این محیط برای پیشبرد اهداف خود، بهخصوص برای اهداف انتخاباتی در ایام انتخابات استفاده کند. نتایج این پژوهش میتواند گامی باشد، هرچند کوتاه، درراستای استفاده از اینترنت درجهت پیشبرد دموکراسی در ایران. ۳.۱. اهداف پژوهش در این پژوهش بهطور کلی دو هدف معین را دنبال میکنیم: رسیدن به شناختی از فضای فیسبوک در روزهای منتهی به انتخابات، از طریق تحلیل بحثهای کامنتی در این سایت و درنهایت بیان تمهای اصلی آنها؛ درک چگونگی تأثیرگذاری این فضا بر رفتار انتخاباتی از طریق مشاهدۀ کامنتها و مصاحبه با افراد شرکتکننده در بحثها. فصل دوم: ادبیات پژوهش درمورد رابطۀ فیسبوک و مشارکت سیاسی و حتی بهطورکلیتر رابطۀ سایتهای شبکۀ اجتماعی و مشارکت سیاسی، ادبیات مستقلی وجود ندارد. آنچه هست گسترش بحث از ادبیات حول رابطۀ اینترنت و مشارکت سیاسی است. برای این منظور، ویژگیهای مختص سایتهای شبکۀ اجتماعی را در این بحثها درنظر میگیرند. ما نیز در اینجا ادبیات نظری موجود دربارۀ تأثیر اینترنت بر مشارکت سیاسی را بیان میکنیم و سپس بحث را به سایتهای شبکۀ اجتماعی گسترش میدهیم. ۱.۲. اینترنت و مشارکت سیاسی دربارۀ تأثیر اینترنت بر مشارکت سیاسی[۴۰] دو دیدگاه اولیه و کلیِ خوشبینانه و بدبینانه و متعاقب آن دو فرضیۀ بسیج[۴۱] و تقویت[۴۲] وجود دارد که هر دو بهطور یکجانبهای به این موضوع مینگرند. خوشبینها تأثیر اینترنت بر دموکراسی را مثبت ارزیابی میکنند و اینترنت را موجب بسیج گروههای حاشیهای برای مشارکت در سیاست میدانند. بدبینها درمقابل این تأثیر را منفی یا حداکثر خنثی میدانند و برایننظرند که اینترنت صرفاً گروههایی را که در سیاست فعال هستند، تقویت میکند. دیدگاه سومی نیز در این میان وجود دارد که برخلاف دو دیدگاه فوق نگاه یکجانبهای به موضوع ندارد و براساس آن، برای اینترنت نمیتوان تأثیری کلی درنظر گرفت. درادامه توضیحات بیشتری درمورد هریک از این سه دیدگاه ارائه میشود. مطلب دیگری از سایت : نمونه ای از تجارب برتر تربیتی | کاملترین نمونه های رایگان سالتحصیلی 97 مهمترین دلیلی که خوشبینها بیان میکنند این است که اینترنت بهخصوص سایتهای شبکۀ اجتماعی، با کاهش هزینۀ مشارکت و بسیج (اندویزا[۴۳]، کانتیجاک[۴۴] و گالگو[۴۵]، ۲۰۰۹؛ اسکلوزمن، ۲۰۱۰) و هزینۀ کسب اطلاعات سیاسی (اندویزا[۴۶]، کانتیجاک[۴۷] و گالگو[۴۸]، ۲۰۰۹؛ استنلی[۴۹] و ویر[۵۰]، ۲۰۰۳؛ ونوینگاردن ۲۰۱۲؛ کوراه، ۲۰۰۹؛ دیماگیو[۵۱] و دیگران ۲۰۰۱؛ وینگ[۵۲]، دیگنارو[۵۳] و داتون[۵۴]، ۲۰۰۶؛ لارسون[۵۵]، ۲۰۰۴)، مشارکت سیاسی را افزایش میدهد. همچنین چون امکان کنترل حکومت روی این رسانهها کمتر است، افراد به اطلاعاتی دسترسی دارند که در رسانههای سنتی سانسور میشود (شین[۵۶]، ۲۰۰۳؛ وینگ، دیگنارو و داتون، ۲۰۰۶). بهعلاوه اینترنت بهخصوص تکنولوژیهای نسل دوم امکان تشکیل و سازماندهی گروهها، تشکیل شبکههای اجتماعی و همکاری افراد در بعد وسیع را فراهم میکند (گوستافسون، ۲۰۱۳؛ وینگ، دیگنارو و داتون، ۲۰۰۶؛ اسکلوزمن، ۲۰۱۰؛ کوراه، ۲۰۰۹). بدینترتیب امکان مواجهشدن افراد با دیدگاههای متفاوت و متعارض بیشتر میشود. همچنین طبیعت نامتمرکز و تعاملی نسل دوم اینترنت از جمله سایتهای شبکۀ اجتماعی، افراد را از مصرفکنندههای منفعل اطلاعات به تولیدکنندگانی فعال تبدیل میکند (کافمن، ۲۰۰۹؛ شین، ۲۰۰۳؛ ویر، ۲۰۰۲). ازجمله پژوهشهای تأییدکنندۀ این رویکرد، کارِ گیل د زونیگا[۵۷] (۲۰۰۹) است. این پژوهش ضمن تأیید رابطۀ مثبت استفاده از منابع خبری سنتی آنلاین با انواع مشارکت آنلاین و آفلاین، نشان داد که استفاده از وبلاگها تأثیر مثبتی بر مشارکت سیاسی آنلاین دارد. این پژوهش با کنترل عوامل دموگرافیک، موارد مربوط به محل استفاده از اینترنت (خانه یا محل کار) و تعداد سالهایی که فرد از اینترنت استفاده کرده است و نیز استفاده از رسانههای آفلاینی مانند تلویزیون و روزنامه انجام شد (گیل د زونیگا، پویگ ال آبریل و روجاس، ۲۰۰۹). گیبسون[۵۸]، لوسولی[۵۹] و وارد[۶۰]، (۲۰۰۵) نیز طی تحلیل ثانویهای روی اطلاعات پیمایشی در سطح اروپا، فرضیۀ بسیج را تأیید کرد. این پژوهش نشان داد الگوهای مشارکت مبتنی بر وضعیت اقتصادیاجتماعی، جنسیت و همچنین منابع مورد نیاز برای مشارکت در فضای آفلاین با آنلاین متفاوت است. چراکه طبق این پژوهش اولاً جهان آنلاین فضایی را برای مشارکت کسانی که در غیر این صورت فعال نیستند، فراهم میکند. مثلاً زنان و نیز شهروندانِ از نظر وضعیت اقتصادیاجتماعی پایینتر که در فعالیتهای آفلاین کمتر مشارکت میکنند، در فعالیتهای آنلاین همترازِ مردان و دیگرانی که از نظر وضعیت اقتصادیاجتماعی بالاترند، مشارکت میکنند. جوانان هم که در فعالیتهای آفلاین کمتر از پیرترها مشارکت میکنند، در فعالیتهای آنلاین بیشتر از پیرترها مشارکت دارند. ثانیاً اینکه در فضای آنلاین منابع جدیدی مطرح میشود که مختص به اینترنت است و ربطی به منابع مرتبط با فضای آفلاین ندارد. درواقع منابع آفلاین فقط تا قبل از دسترسی به اینترنت اهمیت دارند و وقتی فرد آنلاین میشود، مهارتهای جدیدی اهمیت مییابد که مرتبط با اینترنت است (گیبسون، لوسولی[۶۱] و وارد[۶۲]، ۲۰۰۵). یا مثلاً اندویزا (۲۰۱۳) با مطالعه حول اعتراضات اسپانیا در سالهای ۲۰۱۱-۲۰۱۲ نقش رسانههای دیجیتال را بررسی کرد و به این نتیجه رسید که اولاً سازمانهایی که اعتراضات را هدایت میکردند، کاملاً متفاوت از فعالیتهای جمعی سنتی بودند، برای مثال جوانتر بودند و کمتر عضویت رسمی داشتند. ثانیاً فرایند بسیج با بهره گرفتن از رسانههای دیجیتال
(در فایل دانلودی نام نویسنده و استاد راهنما موجود است) فهرست مطالب عنوان صفحه چکیده ۱ مقدمه. ۲ فصل اول: کلیات تحقیق ۱ـ۱ـ بیان مسأله. ۳ ۱ـ۲ـ اهداف تحقیق ۶ ۱ـ۲ـ۱ـ هدف کلی. ۶ ۱ـ۲ـ۲ـ اهداف جزئی تحقیق. ۶ ۱ـ۳ـ اهمیت و ضرورت تحقیق ۶ ۱ـ۴ ـ قلمرو زمانی و مکانی تحقیق ۸ فصل دوم: بررسی پیشینه و تدوین مبانی نظری ۲ـ۱ـ چارچوب تئوریک. ۹ ۲ـ۱ـ۱ـ بررسی برخی از نظریات اساسی درباره اصلاحات ارضی ۹ ۲ـ۱ـ۱ـ۱ـ دیدگاه ساختی ـ کارکردی ۱۱ ۲ـ۱ـ۱ـ۲ـ نظریه کارل مارکس. ۱۳ ۲ـ۱ـ۱ـ۳ـ نظریه طبقاتی مارکس. ۱۵ ۲ـ۱ـ۱ـ۴ـ نظریه سومبارت ۱۶ ۲ـ۱ـ۱ـ۵ـ نظریه راجرز. ۱۷ ۲ـ۱ـ۱ـ۶ـ مفهومشناسی کنش ارتباطی. ۱۷ ۲ـ۱ـ۱ـ۷ـ نظریه ماکس وبر. ۱۹ ۲ـ۱ـ۱ـ۸ـ نظریات مشارکت و توسعه. ۲۰ ۲ـ۱ـ۱ـ۹ـ نظریات مربوط به توسعه پایدار. ۲۱ ۲ـ۱ـ۱ـ۱۰ـ نظریه حزب توده در مورد اصلاحات ارضی ۲۴ ۲ـ۲ـ مبانی نظری ۲۶ ۲ـ۲ـ۱ـ پیشینه اصلاحات ارضی در جهان ۲۶ ۲ـ۲ـ۲ـ مالکیت زمین و اجارهداری پیش از اصلاحات ارضی در ایران. ۲۸ ۲ـ۲ـ۳ـ سه مرحلهی اصلاحات ارضی ۳۰ ۲ـ۲ـ۴ـ دادن غرامت در طرح اصلاحات ارضی ۳۱ ۲ـ۲ـ۵ـ مالکیت پس از اصلاحات ارضی. ۳۴ ۲ـ۲ـ۶ـ اصلاحات ارضی و سرمایهداری. ۳۵ ۲ـ۲ـ۷ـ توسعه همهجانبه روستایی ۳۶ ۲ـ۳ـ پیشینه مطالعاتی موضوع. ۳۷ ۲ـ۳ـ۱ـ پیشینه مطالعاتی در ایران ۳۷ ۲ـ۳ـ۲ـ پیشینه مطالعاتی در خارج از کشور ۳۹ ۲ـ۴ـ فرضیات تحقیق. ۴۰ ۲ـ۵ـ مدل تحلیلی تحقیق ۴۱ ۲ـ۶ـ متغیرهای تحقیق و تعریف عملیاتی آنها ۴۱ ۲ـ۷ـ تعاریف نظری مفاهیم. ۴۲ فصل سوم: روششناسی تحقیق ۳ـ۱ـ روش تحقیق. ۴۵ ۳ـ۲ـ جامعه آماری و شیوه نمونهگیری ۴۶ ۳ـ۳ـ روش گردآوری اطلاعات. ۴۷ ۳ـ۴ـ ابزار گردآوری اطلاعات. ۴۷ ۳ـ۵ـ روش تجزیه و تحلیل اطلاعات ۴۷ ۳ـ۶ـ اعتبار و روایی ابزار اندازهگیری. ۴۸ ۳ـ۷ـ پایایی ابزار اندازهگیری. ۴۸ فصل چهارم: یافتههای تحقیق ۴ـ۱ـ مقدمه. ۵۰ ۴ـ۲ـ یافتههای توصیفی ۵۱ ۴ـ۳ـ آمار استنباطی ۵۸ فصل پنجم: نتیجهگیری، بحث و ارائه پیشنهادهای تحقیق ۵ـ۱ـ مقدمه. ۶۵ ۵ـ۲ـ نتیجهگیری ۶۹ ۵ـ۳ـ پیشنهادات. ۷۶ ۵ـ۳ـ۱ـ پیشنهادات پژوهشی. ۷۶ ۵ـ۳ـ۲ـ محدودیتهای تحقیق ۷۷ منابع و مآخذ. ۷۸ ضمایم و پیوستهای پژوهش: پرسشنامه پرسشنامه 80 چکیده موضوع پژوهش حاضر بررسی تأثیرات اجتماعی ـ اقتصادی اصلاحات ارضی میباشد که روستاهای بخش مرکزی اردبیل، دهستان کلخوران جهت مطالعه موردی بهعنوان جامعه آماری انتخاب شده است. در این مطالعه بررسی تأثیرات اجتماعی و اقتصادی اصلاحات ارضی در بخش مرکزی شهرستان اردبیل بهعنوان هدف کلی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. روش پژوهش، از نوع روش پیمایشی میباشد. بهدنبال دستیابی به این اهداف، بررسی تأثیرات اقتصادی اصلاحات ارضی در روستا و بررسی تأثیرات اجتماعی اصلاحات ارضی در روستا اهداف فرعی این پژوهش میباشد. با توجه به تئوریهای موجود علاوه بر متغیرهای پیشینهای عواملی چون نوع مالکیت، اعتماد اجتماعی، رفاه اجتماعی و سبک زندگی از متغیرهای مهم و تأثیرگذار در اصلاحات ارضی میباشند. هر کدام از افراد ساکن روستاهای تابعه دهستان کلخوران بخش مرکزی اردبیل بهعنوان جامعه آماری میباشد. با بهره گرفتن از روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند تعداد نمونه جامعه آماری ۱۳۰ نفر برآورد شده است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یکطرفه نشان میدهد که میزان تأثیرات اجتماعی، اقتصادی اصلاحات ارضی برحسب پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی متفاوت است. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان میدهد که بین تغییر در نوع مالکیت روستائیان میزان اعتماد اجتماعی، میزان مشارکت اجتماعی روستائیان و تغییر در میزان دسترسی به امکانات رفاهی روستائیان و اصلاحات ارضی رابطه آماری معنیداری وجود دارد. واژگان کلیدی: اصلاحات ارضی ـ مشارکت اجتماعی ـ اعتماد اجتماعی ـ دسترسی به امکانات مقدمه درباره اصلاحات ارضی، صاحبنظران موافق مقتضیات جامعه خود و از دید رشتههای تخصصی خویش و بهواسطه وجود جنبهه ای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن نظریات متفاوت و غالباً متناقضی ابراز داشته اند. این ابهام و تناقض و تا حدی عقبافتادگی علمی که در زمینه مطالعه اصلاحات ارضی وجود دارد تا اندازهای نیز ناشی از آنست که موضوع آن در هیچیک از علوم اجتماعی پایگاه تخصصی خاصی تاکنون نداشته است، به بیان دیگر، اصلاحات ارضی در قلمرو ارضی علوم اجتماعی فاقد مالکیت خصوصی بوده است. در نظر افراد مختلف، اصلاحات ارضی معانی متفاوت دارد. برخی از مردم اصلاحات ارضی را بهمعنای تملک زمینهائیکه در گذشته از آن محروم بودهاند میدانند، بعضی دیگر اصلاحات ارضی را بهمعنای مجموعه برنامههائی که برای حل مسائل زمینداری بهکار میرود تعریف کرده اند. عدهای اصلاحات ارضی را وسیلهای برای مداخله دولت در حقوق مالکیت خصوصی افراد پنداشتهاند و معتقدند که هدف اساسی اصلاحات ارضی تغییر ترکیب طبقاتی جامعه و از بین بردن قدرت و نفوذ طبقه عمده مالکان و ایجاد ثبات سیاسی است. برخی از دانشمندان معنای وسیعی برای اصلاح ارضی قائل میشوند و آنرا شامل کلیه فعالیتهای لازم برای توسعه کشاورزی، افزایش بازده محصولات و بهبود زندگی روستائیان میدانند و سرانجام در نظر اکثر مردم مراد از اصلاحات ارضی تقسیم اراضی مزروعی بین کشاورزان است، بر روی هم، اصلاحات ارضی میتواند همه معانی مذکور را دربر گیرد. از نظر جامعهشناسی اصلاحات ارضی یک تغییر اساسی در نهادهای جامعه است زیرا در جوامع کشاورزی نهاد مالکیت ارضی تنها به قلمرو مناسبات اقتصادی و بهرهبرداری از زمین منحصر نمیشود بلکه روابط قدرت و مناسبات اجتماعی افراد را نیز دربر دارد. از اینرو اصلاحات ارضی را میتوان بهعنوان یک نهضت اجتماعی که هدف آن تغییر روابط زمینداری به نفع کشاورزان است تعریف کرد. بدیهی است تغییر روابط زمینداری متضمن تغییرات اساسی از جمله تقسیم اراضی بزرگ، بهبود روابط اجتماعی در زمینه بهرهبرداری کشاورزی و تغییر روابط قدرت و ترکیب طبقاتی جامعه است. ۱ـ۱ـ بیان مسأله زمین از گذشتههای بسیار دور مهمترین و حیاتیترین منبع اقتصادی مردم و حکومتها در ایران بوده است. هرچند که بازرگانی و تولید نیز پیوسته در شهرها و بازارهای ایران در جریان بوده، ولی از نظر وسعت و شمول، هیچگاه در مقام مقایسه با اقتصاد زراعی و درآمد حاصل از کشاورزی قرار نداشته است (هاشمی، ۱۳۸۰: ۳۵). فروپاشی نظامهای فئودالی و اربابی اتفاقی بود که دیر یا زود در تمامی جهان بهوقوع میپیوست. چنانچه از سال ۱۹۱۰ تا ۱۹۶۳ در ۳۰ کشور جهان اصلاحات ارضی صورت گرفت (احرار، بیتا، ۷۱) دوران طولانی حاکمیت نظام ارباب و رعیتی در شرایطی دوام داشت که هیچگونه تغییر و تحرکی در نظام فکری، شیوههای اطلاعرسانی، ابزار تولید و حمل و نقل و نیازهای دهقانان متصور نبود. روستایی در محیط بسته روستا اسیر سرنوشتی بود که دیگران برای او رقم میزدند. قدرت ارباب که پشتوانه حکومت مرکزی را با خود داشت امکان هرگونه دگراندیشی را از دهقان سلب میکرد (آشوری، ۱۳۷۶: ۳۲). اصلاحات ارضی با مجموعهی پیچیدهای از علتها و پیامدها، نقطه پایانی بود بر نظام دیرپای اربابی که ساختار اجتماعی، فرهنگی، تولیدی و مدیریتی و نهایتاً شکل کالبدی روستا را تحت تأثیر قرار داد. مطلب دیگری از سایت : مقاله حقوقی درباره قوانین راجع به اموال منظور از اصلاحات ارضی، تغییری است که دولت در بنیانهای کشاورزی انجام میدهد. بنیانهای کشاورزی عبارتاند از: (مجموعه روابط اجتماعی ـ حقوقی موجود میان مردم درباره تقسیم زمین، مشخصات ویژه مؤسسات کشاورزی بزرگی، کوچکی و. و درجه استقبال مؤسسات کشاورزی (علیبابایی ۱۳۶۹: ۴۹). اصلاحات ارضی در ایران با حکم شاه آغاز و در سه مرحله اجرا شد. هدف این اصلاحات، انتقال مالکیت زمین به کشاورزان بود. اصلاحات ارضی با تصویب قانون اصلاحات ارضی در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۴۰ آغاز شد و با رفراندوم ۶ بهمن ۱۳۴۱ به مرحله اجرا درآمد. اصلاحات ارضی در سه مرحله انجام شد: در مرحله نخست تعیین شد که هیچ مالکی بیش از یک ده ششدانگ یا ششدانگ زمین در چند ده مختلف نداشته باشد. دولت زمینهای مازاد بزرگ مالکان را خریداری و بخشهایی که دارای زارعان صاحب نسق بودند را بهصورت اقساطی به آنها فروخته و زمینهای بلاکشت باقیمانده تحت عنوان اراضی دولتی در اختیار دولت قرار میگرفت. با فروش سهام کارخانجات دولتی ترتیب بازپرداخت بهای زمینها به مالکان فراهم گردید. در مرحله دوم صاحبان زمینهای استیجاری میباید یا به تقسیم درآمد حاصل از اجاره بپردازند و یا براساس قراردادهای اجاره زمینها را به زارعان بفروشند. بهعبارت دیگر مالکان موظف شدند که یا ملک کشاورزی خود را برای سی سال به کشاورزان اجاره نقدی دهند و یا آن را با توافق بدانها بفروشند. بدین ترتیب حداکثر مالکیت زمینها در دست یک مالک بسیار محدود شد. املاک موقوفه عام نیز براساس درآمد آن زمین به اجاره درازمدت ۹۹ ساله به کشاورزان واگذار گردید. در مورد موقوفات خاص متولیان مجبور به فروش آنها به دولت و تقسیم آن بین کشاورزان شدند. در مرحله سوم مالکانی که ملک خود را اجاره داده بودند براساس قانون تقسیم و فروش املاک مورد اجاره به زارعین مستأجر مصوب ۱۳۴۷ ملزم شدند یا زمین خود را به زارعان بفروشند؛ یا با رضایت مالک و زارع به نسبت بهره مالکانه یا عرف محل آن را با یکدیگر تقسیم کنند. از نظر جامعهشناسی اصلاحات ارضی یک تغییر اساسی در نهادهای جامعه است زیرا در جوامع کشاورزی نهاد مالکیت ارضی تنها به قلمرو مناسبات اقتصادی و بهرهبرداری از زمین منحصر نمیشود بلکه روابط قدرت و مناسبات اجتماعی افراد را نیز دربر دارد. از اینرو اصلاحات ارضی را میتوان بهعنوان یک نهضت اجتماعی که هدف آن تغییر روابط زمینداری به نفع کشاورزان است تعریف کرد. بدیهی است تغییر روابط زمینداری متضمن تغییرات اساسی از جمله تقسیم اراضی بزرگ، بهبود روابط اجتماعی در زمینه بهرهبرداری کشاورزی و تغییر روابط قدرت و ترکیب طبقاتی جامعه است. شهرستان اردبیل بهعنوان یکی از قطبهای سطح متوسط کشاورزی بهدنبال اجرای اصلاحات ارضی و بههم خوردن سیستم مالکیت زمینهای کشاورزی و نظام ارباب ـ رعیتی، از یک سو با گرفتن زمینها از اربابان، بسیاری روستاییان به جهت عدم مشمول بودن قانون اصلاحات ارضی و نداشتن قرارداد رسمی سهمبری نبسته بیکار و روز به روز فقیرتر شدند و