گام بعدی پس از شناخت عوامل وگلوگاههای بروز فساد اداری، پیگیری مجدانه راهکارهایی پیشگیرانه، بازدارنده و بهبود بخش در چارچوب برنامههای میانمدت و بلندمدت میباشد در این راستا راهکارهایی در قالب راهکارهای کلان و خرد در ذیل مطرح میگردد.
۲-۲-۱۱- ۱ راهکارهای کلان
۲-۲-۱۱- ۱-۱ پیشگیری از طریق اصلاح و بهسازی نظام اداری و آموزش
۲-۲-۱۱-۱-۲ مقابله و برخورد جدی با مصادیق فساد
۲-۲-۱۱-۱-۳ مدیریت موثر برنامه مقابله با فساد
۲-۲-۱۱-۱ -۴ تصویب قوانین کار آمد و راهگشا در مقابله با فساد
۲-۲-۱۱-۲ راهکارهای خرد
۲-۲-۱۱-۲-۱ راهکار های اداری و مدیریتی:
- تمرکز زدایی از اداره امور کاهش تصدیهای دولتی
- ایجاد اصلاحات در ساختار نظامها، روش ها و رویههای انجام کار و ارائه خدمات به مردم
- ایجاد اصلاحات در نظام نظارت و بازرسی و بهینه سازی فرآیند نظارت و کنترل
- استقرار نظام احقاق حقوق و تامین خسارت ارباب رجوع
- توسعه مدیریت و توسعه کیفی نیروی انسانی
- تقویت فرهنگ مشارکتجویی و مشارکتپذیری در دستگاههای اجرایی
- افزایش پاسخگویی دستگاهها در مقابل مردم، نهادهای مدنی و نهادهای نظارتی قانونی
- ایجاد اصلاحات نهادی در مدیریت مقابله با فساد و سالم سازی نظام اداری
۲-۲-۱۱-۲-۲ راهکارهای فرهنگی ـ اجتماعی:
- افزایش اگاهی و آموزش مستمر مردم در خصوص برنامهها و دستاوردهای مقابله با فساد
- احیا و آموزش ارزشهای ارزشهای اخلاقی و انضباط اجتماعی
- تقویت فرهنگ مسئولیت خواهی و نقدپذیری دولت
- بهبود نظام تامین اجتماعی
۲-۲-۱۱-۲-۳ راهکارهای سیاسی ـ مدنی:
-
- تقویت نهادهای مدنی در نظارت بر نهاد قدرت و دستگاههای اجرایی
- توسعه مشارکت مردمی در مقابله با فساد و نظارت بر دستگاههای اجرایی
- تقویت نقش و جایگاه مطبوعات آزاد و مستقل در مقابله با فساد
- سیاست زدایی از نظام اداری و انتخاب مدیران براساس شایستگی
- اصلاح قوانین و مقررات کیفری و جزایی برای برخورد موثر با عوامل فساد
۲-۲-۱۱-۲-۴ راهکارهای اقتصادی:
- کاهش مداخلات دولت در امور اقتصادی
- رقابتی نمودن فعالیتهای اقتصادی و معاملاتی دولتی و حذف امتیازات و رانتهای مختلف
- کاهش و حذف انحصارات دولتی در امور اقتصادی و مقابله با شکلگیری هر نوع انحصارات دولتی در امور اقتصادی و مقابله با شکلگیری هر نوع انحصار
- بهبود وضعیت معیشتی کارکنان دولت
- اصلاح ساختار شرکتهای دولتی و تسریع در تکلیف و واگذاری شرکتهایی که تداوم فعالیتهای آنها به صورت دولتی ضرورت ندارد.
- شفافسازی قوانین و مقررات حاکم بر فعالیتهای اقتصادی ( بخش دولتی و بخش خصوصی )
- تقویت نظارت دولتی بر فعالیتهای اقتصادی کشور (کاهش تصدی در زمینههای اقتصادی و افزایش جانبههای حاکمیت و نظارت دولت ) (پایگاه اطلاعرسانی سخنگوی دولت[۱]).
۲-۲-۱۲ نوآوری در پیشگیری از فساد اداری
طرح میثاق سلامت به عنوان پیشنهادی نوآورانه در زمینه پیشگیری از فساد اداری است به گونهای که این طرح رشد فرهنگ عمومی جامعه ( و فرهنگ سازمانی به عنوان پدیده ای که متاثر از فرهنگ عمومی جامعه است) را موردنظر قرار میدهد. میثاق سلامت[۲] به عنوان توافقی بین دولت (به عنوان ارائه دهنده خدمات) و ملت (به عنوان مراجعه کنندگان به دولت) است به طوری که ملت رشوه ندهد و دولت نیز رشوه نگیرد.
۲-۲-۱۲-۱ میثاق سلامت برای رسیدن به دو هدف اصلی مـوردتوجه قرار گرفته است: (لوی ۲۰۰۳)
- توانمندکردن شرکتها و موسسات خصوصی ( و افراد) به خودداری از رشوه دادن، با ایجاد اطمینان از اینکه: رقیبان آنهـا نیز از رشوه دادن خودداری میکنند؛ دولت، خود را متعهد به جلوگیری از فساد در معاملات، برنامه های خصوصی سازی و صدور پروانه برای موسسات خصوصی همچنین پیروی از رویه های شفاف میداند.
- توانمندکردن دولتها در کاهش هزینه بالای مبارزه با فساد.
هدف نهایی برنامه میثاق سلامت، حذف فساد از ارتباطات اداری و خـــدماتی میان اربابرجوع و کارمندان و کاهش هزینههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از فساد است. هرسی و بلانچارد به نقل از هرزبرگ جنبههای سلامت سازمانی را شامل آئیننامهها و مدیریت شرکتها، سرپرستی، شرایط کاری، مناسبات میان افراد (روابط انسانی)، پول، مقام و امنیت معرفی میکند. این جنبه ها ربطی به ذات امور ندارند، بلکه به شرایطی که کار در آنها اجرا میشوند، مربوط می شود. هرزبرگ به کاربردن لغت «سلامت» را به معنای پزشکیاش یعنی پیشگیری کننده و مربوط به محیط، منسوب می داند. عوامل سلامت به طور مستقیم در ظرفیت بازدهی کارگران افزایش ایجاد نمیکند، اما کار اصلیشان جلوگیری از ضایعات در اجرای کار است که دلیلش محدودیتهای شغلی است (هرسی، بلانچارد ۱۳۸۲).
۲-۲-۱۲-۲ عناصر اصلی برنامه میثاق سلامت عبارتند از:
- یک سوگندنامه (میثاق) میان دولت (به عنوان اجراکننده منـاقصات عمومی) و مراجعه کنندگـان به دولت (به عنوان شرکت کنندگان در مناقصات)؛
- یک تعهدنامه توسط مدیران دولتی، مشتمل بر ضمانت اجرایی و یا انضباطی متناسب با نوع تخلف و مبنی بر اینکه کارکنانشان هیچ رشوهای، هدیهای و مانند آن را قبول نمیکنند؛
- یک حکم یــا اعلامیه به وسیله مراجعه کنندگان به دولت، مبنی بر اینکه هیچ نوع رشوهای را برای اخذ قرارداد و یا حفظ آن نمیپردازند و یا نخواهند پرداخت؛
- پذیرش صریح این اصل توسط مراجعــه کنندگان به دولت مبنی بر اینکه متعهد به عدم رشوهدهی و افشای آن هستند و این ضمانت را میپذیرند که تا زمان اجرای کامل قـــرارداد با دولت به تعهد خود پایبند میمانند؛ توصیه نامهای به مراجعه کنندگان به دولت مبنی بر داشتن یک نظام نامه مشخص در اجرای قرارداد (مبنی بر امتناع صریح استفاده از رشوه و دیگر رفتارهای غیراخلاقی). و یک برنامه معتبر برای اجرای نظام نامه قرارداد در سرتاسر شرکت؛
- توافق نامهای درباره استفاده از داوری (حکمیت)، به عنوان مکانیسم حل تضادها (به عنوان مثال در تحمیل ضمانتهای اجرایی)؛
- اطلاع رسانی دقیق درباره عدم بیتوجهی به ضمانتها و تخلفی که ممکن است توسط یک مراجعه کننده به دولت، نسبت به تعهداتش صورت گیرد (مانند تکذیب یا اتلاف قرارداد) (transparency.org).
طرح میثاق سلامت با تمرکز بر جنبههای سلامت سـازمانی تلاش میکند فضایی را به وجود آورد که از یکسو علاقه عمومی برای ارائه پیشنهادهای پدیدآورنده فساد در نزد جامعه کاهش یابد و از سویی احتمال پذیرش این پیشنهادها ازسوی اعضای دولت کم شود. میثاق سلامت را میتوان سوگند نامه کارمند درقبال پیشنهاد رشوه ازطرف شخصیت حقوقی یا حقیقی به عنوان مراجعهکنندگان سازمانها نیز دانست. میثاق سلامت یک سوگندنامه و نه یک قرارداد است، اما تنظیم آن با هر قراردادی الزامی است. فعالیتهایی را که میتواند در فرایند این طرح قرار گیرد را می توان به صورت زیر فهرست کرد:
- لغو مقررات غیر منطقی؛
- افزایش شفافیت و سادهسازی رویهها و قوانین سازمانی؛
- افزایش دسترسی عمومی به اطلاعات؛
- آموزش مدرسهای - اجتماعی ضد فساد؛
- ایجاد تغییر در فرهنگ اجتماعی مستعد فساد؛
- سازماندهی حرکت ملی مبارزه با فساد؛
- تقویت ارزشهای مذهبی در نزد جامعه؛
- جریان یافتن ارزیابی عملکرد دستگاهها و نظارت همگانی بر آنها؛
- استفاده از فناوری اطلاعات برای ایجاد جریانات کاری مکانیزه؛
- کــاهش تعامل مستقیم و رودرروی خدمت گیرندگان و خدمتدهندگان.
۲-۳ بخش سوم: کالبد شکافی فرهنگی فساد
مدلهای فساد سازمانی یا روی سطوح بالای سازمان تمرکز میکنند یعنی روی متغیرهای بهوجود آورنده فشارهای محیطی فسادآور تمرکز میکنند یا روی سطوح پایین سازمان تمرکز میکنند که چگونه افراد به سوی کارهای خطا سوق داده میشوند (مور[۳]، ۲۰۰۸ ۱۳۱).
تحقیق«گیرت هافستد» محقق مشهور هلندی دراواخر دهه ۶۰ (در سالهای ۱۹۶۷-۱۹۶۹ و ۱۹۷۱-۱۹۷۳) با هدف اثبات نقش و تاثیر تفاوتهای فرهنگی بر مدیریت در سه دهه صورت گرفت. در این تحقیق از ۱۱۶۰۰۰ نفر کارکنان شرکت ای . بی . ام[۴] در ۷۲ کشور مختلف دنیا نظر سنجی شد.
در بررسیهای هافستد چهار بعد فرهنگ شامل :
- فاصله قدرت[۵]
- گروه گرایی[۶] در مقابل فرد گرایی[۷]
- ابهام گریزی[۸] (پرهیز از نا شناخته ها).
- زن سالاری[۹] در مقابل مرد سالاری[۱۰]
مورد مطالعه قرار گرفته است. هافستد با تشبیه فرهنگ به نحوه برنامهریزی کامپیوترها، این انگارههای تفکر، احساس و عمل را «برنامه های ذهنی» و یا «نـرم افزار ذهن»مینامد.
برنامه ریزی ذهنی فرد از محیط پرورش اولیه کودک (معمولاً خانواده) آغاز میشود و سپس در مدرسه و محیط کار ادامه مییابد. رفتار مدیران و کارکنان، روابط بین شهروندان و کماکان، ادامه روابط افراد در محیطهای خانواده، مدرسه و محیط کار است و این روابط به نوبه خود بر سایر حوزههای زندگی اثر میگذارند. باورهای مذهبی، ایدئولوژیهای مختلف و تئوریهای علمی ادامه برنامهریزی ذهنی افراد در محیطهای خانواده، کار و متاثر از روابط با حکومــت هستند و به نوبه خود انگارههای رایج تفکر، احساس و عمل در سایر حوزه ها را تحکیم میبخشند. در جوامع، افراد در آن واحد به گروهها و دستهه ای مختلفی تعلق دارند. به ناچار افراد، واجد لایههای متفاوتی از برنامهریزی ذهنی هستند که به سطوح فرهنگی مختلفی همانند سطح ملی، قومی، منطقهای، مذهبی، زبانی، جنسیتی، طبقاتی، سازمانی و غیره مربوط میشوند. (سلطان محمدی، مجله تدبیر، شماره ۱۳۰ ).
۲-۳-۱ ابعاد فرهنگ ملل از نظر هافستد
۲-۳-۱ -۱ فاصله قدرت
فاصله قدرت یک محدودهای است که اعضای کم قدرت یک جامعه باور دارند که قدرت به صورت ناعادلانه توزیع شده است. در جوامع با فاصله قدرت بزرگ، هرکسی مکان حقیقی خود را در جامعه داراست. و جایگاه نشاندهنده قدرت است. فاصله قدرت است که بینشی راجع به وابستگی در جامعه فراهم میکند. هافستد معتقد است که «حدی که ضعیف ترین فرد موسسه و سازمان در یک کشور انتظار دارد و قبول دارد که قدرت به طور ناعادلانه[۱۱] توزیع شده است» (هافستد، ۲۰۰۱، ۹۸). فاصله قدرت کم نشان میدهد که وابستگی یک زیردست[۱۲] به مافوقش[۱۳] کم است. تمایل کارکنان در تناقض و مخالفت ولی همچنین در همگرا شدن با رئیس خود، بالا است و در نتیجه کارکنان با مافوق خودشان در هنگام تصمیمگیری مشورت میکنند تا اینکه فقط از دستوراتشان اطاعت کنند. فاصله قدرت زیاد، نشاندهنده این امر است که در آن کشور وابستگی بین مافوق و زیر دست وی زیاد است. زیردستان تمایلی به بیان نظرات خودشان ندارند و یا حتی از نشان دادن مخالفت میترسند. در نتیجه کارکنان حق مشورت با رئیس خود را ندارند (هافستد، ۱۹۹۱).
هافستد «فاصله قدرت» را به میزان پذیرش و قبول نابرابریهای نهادها و سازمانهای درون جامعه توسط افراد عادی ( فاقد قدرت ) تعریف میکند. به عبارتی دیگر مردم یک جامعه تا چه حد حاضرند وجود نابرابری در توزیع قدرت ( توزیع قدرت نابرابر) در مؤسسات را تحمل کنند (شنایدر و بارسو، ۱۳۸۲، ۵۵).
در همه جوامع نابرابری وجود دارد. در جوامع با فاصله قدرت پایین، نبود تمرکز، سلسله مراتب سازمانی تخت، پذیرش زیردستان بهعنوان مشاور و در جوامع با فاصله قدرت بالا، تمرکز و سلسله مراتب بلند وجود دارد.
این بعد نشان دهندهی تفاوت قدرت و نفوذ اجتماعی بین افراد جامعه، در هر جامعهای اگر این تفاوت مورد قبول باشد، اولاً کمقدرتترین افراد جامعه قبول دارند که فاصلهی بین آنها و پرنفوذترین و پرقدرتترین افراد جامعه وجود دارد و ثانیاً افراد جامعه براین باورند که افراد با هم نابرابر هستند چون به شکل یکسان متولد نمیشوند و هریک نیز در مقایسه با دیگران به شکلی متفاوت از تواناییهای فیزیکی و ذهنی خود استفاده میکنند. جامعهای که میکوشد نابرابریهای ناشی از قدرت و ثروت تا حد ممکن کاهش دهد، عنوان دارنده فرهنگ معتقد به فاصله کم قدرت شناخته میشود. اما جامعهای نابرابری در ثروت و قدرت را توجیه می کند و برای کاهش آن تلاش نمیکند، با عنوان جامعهای با فرهنگ فاصله زیاد تلقی میشود (ایرانزاده، ۱۳۹۰،۲۲۴).
براساس امتیازات به دست آمده از تحقیق هافستد، در کشورهای فنلاند، دانمارک، سوئد، کانادا، انگلستان، استرالیا، نروژ و سوئیس فاصله قدرت پایین است. مقایسه ده کشوری که طبق گزارش سازمان جهانی شفافیت (۲۰۰۲) در ردیف کشورهای دارای فساد پایین دسته بندی میشوند (جدول۲-۳)، با رتبه تحقیقات هافستد، درکشورهای مختلف از منظرفاصله قدرت، بیانگر این مطلب است که کشورهای تراز اول در فساد (میزان فساد پایین ) دارای فاصله قدرت پایین هستند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که وقتی آستانه تحمل و میزان پذیرش نابرابری و بیعدالتی اعضای یک جامعه پایین و اعضا در قبول نابرابری مقاومت کنند، تحقق عدالت و برابری امکان پذیرتر میشود و به همان میزان فساد و تقلب کاهش مییابد. همچنین کاهش فساد و تقلب به نوبه خود باعث رشد و بالندگی اجتماع و بالندگی و رشد نیز خود باعث عدالتخواهی (فاصله قدرت پایین) میشود
[۲]Integrity pact
[۳] Moore
[۴] IBM
[۵] Power Distance
[۶] Collectivism
[۷] Individualism
[۸] Uncertainty Avoidance
[۹] Femininity
[۱۰] Masculinity
[۱۱] Unequally
[۱۲] Subordinate
[۱۳] Superior